گاهی احوال مرا ای جان جانانم بپرس
گاهی احوال مرا ای جان جانانم بپرس
یک خبر از روزگار نابسامانم بپرس
راه گم کن یک شبی ای رونق هفت آسمان
از پلنگ زخمی ات ای ماه تابانم بپرس
چون صدف پروردمت ای گوهر یکدانه ام
حال مروارید را از دُّرِ غلطانم بپرس
حالت بارانی چشمان ابری مرا
از غم و اندوهِ آه و اشک لرزانم بپرس
درد مدفون در غزلهای سیه پوش مرا
گر نداری باور از اشعار سوزانم بپرس
باز بارانی است اقلیم قلم، در وصف تو
از هجاهای تَرِ با وزن هجرانم بپرس
گنج عشقت را نهان در سینه دارم تا ابد
بعد از این حال مرا از قلب ویرانم بپرس 💜
یک خبر از روزگار نابسامانم بپرس
راه گم کن یک شبی ای رونق هفت آسمان
از پلنگ زخمی ات ای ماه تابانم بپرس
چون صدف پروردمت ای گوهر یکدانه ام
حال مروارید را از دُّرِ غلطانم بپرس
حالت بارانی چشمان ابری مرا
از غم و اندوهِ آه و اشک لرزانم بپرس
درد مدفون در غزلهای سیه پوش مرا
گر نداری باور از اشعار سوزانم بپرس
باز بارانی است اقلیم قلم، در وصف تو
از هجاهای تَرِ با وزن هجرانم بپرس
گنج عشقت را نهان در سینه دارم تا ابد
بعد از این حال مرا از قلب ویرانم بپرس 💜
- ۳۷۰
- ۲۸ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط