p2
p2
اعضا:(تمیرینشون تموم میشه پیش میشن صحبت میکنن)
نامجون:خب داشتین میگفتین چرا دیر کردین
کوک:خب من با تهیونگ هیونگ کار داشتم رفتم خونش صبح
نامجون یونگی و جین:خب چه ربطی به دیر کردنتون داره
تهیونگ:کوک تروخدا الان نگو
کوک:میگم چون تهیونگ جیا دارن دوباره بچه دار میشن ماهم غرق صحبت بچه هم شدیم ساعت از دستمون در رفت
اعضا بجز نامجون:مبارکه(لبخند)
نامجون:(بغض میکنه از اتاق میره)
کوک:چیشد(تعجب)
تهیونگ:کوک گفتم الان نگو خودت میدونی چرا
جین؛اشکال نداره نوبت اینم میشه پدرشه
هوسوک:ولی گناه داره اون خیلی دوست داره پدرشه
یونگی؛حداقل الان ارامش داره
جین:یونگیییییییییییییییی
یونگی:چیه خب راست میگم
نامجون:(لبخند زوری میزنه و بغضشو قورت میده برمیگرده پیش اعضا)
نامجون:تهیونگ مبارکت باشه(لبخند زوری)
تهیونگ:مرسی هیونگ(ناراحت)
اعضا:(همه میرن پی زندگیشون)
نامجون:(میره دنبال ارا)
ارا:(میره سوار. ماشین میشه سلام میکنه)
نامجون؛(انقدر محو مادر پدرا بچه هاشون شده نشنیده)
ارا:نامجون.........(اروم)
ارا:نامجون(عربده)
نامجون:هوم بله
ارا؛کجایی
نامجون:چیزه هنوز وقت بچه دار شدنمون نشده
ارا؛نامجون ما قبلا درموردش حرف زدیم
نامجون:یعنی چی حرف زدیم(عربدع)
ارا:...........
نامجون:همه بچه دار شدن اینا جلو روت اعضا همه بچه دار شدن تهیونگ برا بار دوم پدر شد من فقط پدر بشم جرمه ارههههههههههه نکنه نازایی(عربدع)
ارا:(نمیتونه اشکشو تحمل کنه پیدا میشه و میره)
حیح اینم این پارت تا پارت بعد دوستون دارم توت فرنگیام🍓💜
اعضا:(تمیرینشون تموم میشه پیش میشن صحبت میکنن)
نامجون:خب داشتین میگفتین چرا دیر کردین
کوک:خب من با تهیونگ هیونگ کار داشتم رفتم خونش صبح
نامجون یونگی و جین:خب چه ربطی به دیر کردنتون داره
تهیونگ:کوک تروخدا الان نگو
کوک:میگم چون تهیونگ جیا دارن دوباره بچه دار میشن ماهم غرق صحبت بچه هم شدیم ساعت از دستمون در رفت
اعضا بجز نامجون:مبارکه(لبخند)
نامجون:(بغض میکنه از اتاق میره)
کوک:چیشد(تعجب)
تهیونگ:کوک گفتم الان نگو خودت میدونی چرا
جین؛اشکال نداره نوبت اینم میشه پدرشه
هوسوک:ولی گناه داره اون خیلی دوست داره پدرشه
یونگی؛حداقل الان ارامش داره
جین:یونگیییییییییییییییی
یونگی:چیه خب راست میگم
نامجون:(لبخند زوری میزنه و بغضشو قورت میده برمیگرده پیش اعضا)
نامجون:تهیونگ مبارکت باشه(لبخند زوری)
تهیونگ:مرسی هیونگ(ناراحت)
اعضا:(همه میرن پی زندگیشون)
نامجون:(میره دنبال ارا)
ارا:(میره سوار. ماشین میشه سلام میکنه)
نامجون؛(انقدر محو مادر پدرا بچه هاشون شده نشنیده)
ارا:نامجون.........(اروم)
ارا:نامجون(عربده)
نامجون:هوم بله
ارا؛کجایی
نامجون:چیزه هنوز وقت بچه دار شدنمون نشده
ارا؛نامجون ما قبلا درموردش حرف زدیم
نامجون:یعنی چی حرف زدیم(عربدع)
ارا:...........
نامجون:همه بچه دار شدن اینا جلو روت اعضا همه بچه دار شدن تهیونگ برا بار دوم پدر شد من فقط پدر بشم جرمه ارههههههههههه نکنه نازایی(عربدع)
ارا:(نمیتونه اشکشو تحمل کنه پیدا میشه و میره)
حیح اینم این پارت تا پارت بعد دوستون دارم توت فرنگیام🍓💜
۳.۱k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.