روز هفتم چله به نیابت از شهید علی صیاد شیرازی
دوره طاغوت بود ، وقتی مدرسه تعطیل میشد علی همراه دوستش از مدرسه برمیگشت ؛ اما با اینکه مسیرشون یکی بود علی از یک کوچه میرفت و دوستش از کوچه دیگه . یک روز دوستش بهش میگه : چرا از اینجا نمیای ، کوچه پر از دختر هست !! علی بهش میگه : من نمیام ، شما میخوای بری برو ، به سلامت !!
همیشه در برخورد با نامحرم سرسنگین و با حیا بود .....
همیشه در برخورد با نامحرم سرسنگین و با حیا بود .....
۵۲۰
۱۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.