من اینجا ریشه در خاکم

“من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره گیهانیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت”
دیدگاه ها (۱)

آخر ای دوست نخواهی پرسیدکه دل از دوری رویت چه کشیدسوخت در آت...

از همان روزی که دست حضرت قابیلگشت آلوده به خون حضرت هابیلاز ...

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،همه تن چشم شدم، خیره ...

ابوطالبی، مجری شبکه افق سیما احتمالا پرتکرارترین نام در میان...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط