زهرا مامان بیا صمیمی باشیم
زهرا مامان بیا صمیمی باشیم
مثل دو تا دوست قدیمی باشیم
بیا با هم حرف بزنیم بخندیم
در رو به روی غصه ها ببندیم
درسته دختر خوبه دلبر باشه
تو خوشگلی از همه کس سر باشه
جلوه تو ذات دختره می دونم
کار خداست مقدره می دونم
همه می گن دخترا برگ گلن
دادش میگه البته یه کم خلن
چسب روی دماغ یعنی که زشتن
به فکر خط خطی سرنوشتن
پشت این رنگ و روغنا دروغه
پشت اینا یه طرح بی فروغه
مردا میگن که خوشگلا نجیبن
راستش و بخوای دخترا مثل سیبن
سیب زمین افتاده بو نداره
رهگذر هم پا رو دلش می ذاره
سیب های روی شاخه چیدن دارن
از دست باغبون خریدن دارن
بهار خانوم دل نگرون توام
دلواپس روز خزون توام
حالا که می خوای بری توی خیابون
خودتو بگیر چراغ نده تو میدون
وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم
به دو می خواست بره به سمت آدم
زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانم
چه میکنی فردا با حرف مردم
روتو بگیر با این لپای داغت
بشین بذار آدم بیاد سراغت
آره مامان اینم حرف کمی نیست
حجب و حیا قصه مبهمی نیست
این روسری یعنی که تو نجیبی
شکوفه معطر یه سیبی
این روسری پرچم اعتقاده
نباشه گلبرگها اسیر باده
زلفاتو از روسری بیرون نذار
چشمای هیز و سمت زلفات نیار
مردای خوب پرده دری نمی خوان
عشقای لوس سرسری نمی خوان
باید بدونی زندگی بازی نیست
توهم قرص های اکستازی نیست
اونهایی که پلاس کافی شاپن
احساسات دخترارو می قاپن
اونی که می ره پارتی های شبونه
تو کار و بار انگل دیگرونه
مردای خوب کاری و اهل دلن
مردای بد توی خیابون ولن
مردای خوب فقط نجابت می خوان
از زنشون غرور و غیرت می خوان
علاف مو فشن که مرد نمیشه
تا لنگ ظهر به رختخواب سیریشه
مردی که قیچی میزنه به ابرو
از اون نگیر سراغ زور بازو
مردی که بند انداخته مرده؟ نه نیست
برا کسی شریک درده ؟ نه نیست
جوهر مردی نداره ، زغاله
نه مرده و نه زن ؛ تو حس و حاله
برقِ لب و کرم که اومد تو کار
مردونگی برو خدا نگه دار
ابرو کمون خیابونا شلوغن
پر از فریب حرفای دروغن
دوسِت دارم دیونتم ، اسیرم
یه روز اگه نبینمت میمیرم
یک دو روز بعد تو همین خیابون
یه لیلی دیگه ست کنار مجنون
برا کسی بمیر که راستی مرده
جر نزنه ، نپیچه ، برنگرده
بله به کسی بگو که عاشق باشه
تو حرف عاشقونه صادق باشه
یعنی باید شیفته روحت باشه
تشنه چشمه شکوهت باشه
آره گلم سرت رو درد نیارم
ای لوده بازی ها رو دوست ندارم
گیس طلایی به چشماشون زل نزن
با فوکلات به دستاشون پل نزن
همپای دخترای بد راه نرو
با چشم باز مامان توی چاه نرو
شاعر :سر کار خانم پروانه نجاتی
#من_حجاب_را_دوست_دارم
#رسانه_ایم
#حجاب_بندگی_در_پیشگاه_خالق
بازنشر کنید
کانال تلگرام رسمی گروه مردمی #من_حجاب_را_دوست_دارم
https://telegram.me/manhejabradoostdaram
مثل دو تا دوست قدیمی باشیم
بیا با هم حرف بزنیم بخندیم
در رو به روی غصه ها ببندیم
درسته دختر خوبه دلبر باشه
تو خوشگلی از همه کس سر باشه
جلوه تو ذات دختره می دونم
کار خداست مقدره می دونم
همه می گن دخترا برگ گلن
دادش میگه البته یه کم خلن
چسب روی دماغ یعنی که زشتن
به فکر خط خطی سرنوشتن
پشت این رنگ و روغنا دروغه
پشت اینا یه طرح بی فروغه
مردا میگن که خوشگلا نجیبن
راستش و بخوای دخترا مثل سیبن
سیب زمین افتاده بو نداره
رهگذر هم پا رو دلش می ذاره
سیب های روی شاخه چیدن دارن
از دست باغبون خریدن دارن
بهار خانوم دل نگرون توام
دلواپس روز خزون توام
حالا که می خوای بری توی خیابون
خودتو بگیر چراغ نده تو میدون
وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم
به دو می خواست بره به سمت آدم
زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانم
چه میکنی فردا با حرف مردم
روتو بگیر با این لپای داغت
بشین بذار آدم بیاد سراغت
آره مامان اینم حرف کمی نیست
حجب و حیا قصه مبهمی نیست
این روسری یعنی که تو نجیبی
شکوفه معطر یه سیبی
این روسری پرچم اعتقاده
نباشه گلبرگها اسیر باده
زلفاتو از روسری بیرون نذار
چشمای هیز و سمت زلفات نیار
مردای خوب پرده دری نمی خوان
عشقای لوس سرسری نمی خوان
باید بدونی زندگی بازی نیست
توهم قرص های اکستازی نیست
اونهایی که پلاس کافی شاپن
احساسات دخترارو می قاپن
اونی که می ره پارتی های شبونه
تو کار و بار انگل دیگرونه
مردای خوب کاری و اهل دلن
مردای بد توی خیابون ولن
مردای خوب فقط نجابت می خوان
از زنشون غرور و غیرت می خوان
علاف مو فشن که مرد نمیشه
تا لنگ ظهر به رختخواب سیریشه
مردی که قیچی میزنه به ابرو
از اون نگیر سراغ زور بازو
مردی که بند انداخته مرده؟ نه نیست
برا کسی شریک درده ؟ نه نیست
جوهر مردی نداره ، زغاله
نه مرده و نه زن ؛ تو حس و حاله
برقِ لب و کرم که اومد تو کار
مردونگی برو خدا نگه دار
ابرو کمون خیابونا شلوغن
پر از فریب حرفای دروغن
دوسِت دارم دیونتم ، اسیرم
یه روز اگه نبینمت میمیرم
یک دو روز بعد تو همین خیابون
یه لیلی دیگه ست کنار مجنون
برا کسی بمیر که راستی مرده
جر نزنه ، نپیچه ، برنگرده
بله به کسی بگو که عاشق باشه
تو حرف عاشقونه صادق باشه
یعنی باید شیفته روحت باشه
تشنه چشمه شکوهت باشه
آره گلم سرت رو درد نیارم
ای لوده بازی ها رو دوست ندارم
گیس طلایی به چشماشون زل نزن
با فوکلات به دستاشون پل نزن
همپای دخترای بد راه نرو
با چشم باز مامان توی چاه نرو
شاعر :سر کار خانم پروانه نجاتی
#من_حجاب_را_دوست_دارم
#رسانه_ایم
#حجاب_بندگی_در_پیشگاه_خالق
بازنشر کنید
کانال تلگرام رسمی گروه مردمی #من_حجاب_را_دوست_دارم
https://telegram.me/manhejabradoostdaram
۷.۸k
۱۱ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.