در فصل بهار یک سنگ پیدا نمی کنی که سبز شده باشد چرا چون
در فصل بهار یک سنگ پیدا نمی کنی که سبز شده باشد، چرا؟ چون سنگ خودش را گرفته است.
اما خاک را ببین چه گلهای رنگارنگی که از دل آن بر میدمد، چرا؟ چون خودش را نگرفته است.
«در بهاران کی شود سر سبز رنگ
خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ
سالها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را یک زمانی خاک باش»
تو سالها خود را گرفتی و به جایی نرسیدی. حالا یک مدتی بیا و خاکی باش، افتاده باش، وگرنه، اگر خودت را بگیری هیچ نسیمی و هیچ بهاری نمی تواند تو را سبز و شکوفا کند؛ نه خدا، نه پیامبران او، و نه اولیای حق، و نه کتابهای آسمانی.
این است که اهل جهنم در قیامت مینالند که:
ای کاش ما خاک بودیم!
یعنی ای کاش انسانهای خاکی و افتاده ای بودیم.
ای کاش ما هم تواضع پیشه میکردیم.
اما خاک را ببین چه گلهای رنگارنگی که از دل آن بر میدمد، چرا؟ چون خودش را نگرفته است.
«در بهاران کی شود سر سبز رنگ
خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ
سالها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را یک زمانی خاک باش»
تو سالها خود را گرفتی و به جایی نرسیدی. حالا یک مدتی بیا و خاکی باش، افتاده باش، وگرنه، اگر خودت را بگیری هیچ نسیمی و هیچ بهاری نمی تواند تو را سبز و شکوفا کند؛ نه خدا، نه پیامبران او، و نه اولیای حق، و نه کتابهای آسمانی.
این است که اهل جهنم در قیامت مینالند که:
ای کاش ما خاک بودیم!
یعنی ای کاش انسانهای خاکی و افتاده ای بودیم.
ای کاش ما هم تواضع پیشه میکردیم.
- ۱.۵k
- ۲۸ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط