خب خب خب ادامه
خب خب خب ادامه
از گشادی دست کشیدم
__________________________________________
مایکی: خب حالا قضیه سانزو چیه ؟
ا/ت : آها چیزه ......اون.... دوست دختر سانزو شدم
مایکی : آها که اینطور......عه....خب چیزه میگم حالا دوسش داری
ا/ت : خب آره یعنی به نظر پسر خوبیه خب من دوسش دارم
*مایکی ا/ت رو بغل کرد*
مایکی :خوشبخت بشید
ا/ت : مرسی
*پرش زمانی به موقعی که دخترا اومدن*
اما: وای خیلی خوب شد کارت کوکو رو برداشتیم
یوزوها: آره والا عالی شد
سنجو : آره مخصوصا هودی هایی که خریدیم عالی بود
*اما ا/ت رو دید *
اما : دخترا این کیه......وایستید تو......ا/ت
ا/ت : امااااااااااا
*ا/ت و اما همو بغل کردن *
اما: دخترا این ا/ت بهترین دوستم تو بچگی هام ا/ت این سنجو و این یوزوها
سنجو و یوزوها: خوشبختیم
ا/ت : همچنین *از اینجا به بعد رو آروم گفت* یه جلسه ی گنگ هست بعدش پارتی بگیریم ؟
اما سنجو یوزوها : آرهههههههههه
مایکی از اونور داد زد : ا/تتتتتتتتتتتت همه جمع شدن بیا جلسه رو شروع کنیم
ا/ت : باشههههه دخترا مایکی بهم گفت اتاقم پیش اتاق اما هست ولی نمیدونم کجاست خب شما برید اتاق تا بیام
دخترا : باشه
*تو جلسه چیز خاصی نشد فقط همه از اینکه یه دختر تو گنگشون رئیس دومه دهنشون باز موند و در مورد اینکه تو گنگ همگی باهم زندگی کنن..........همه بجز سانزو راضی بودن اهم جلسه تموم شد و ا/ت رفت پیش دخترا *
اما :ا/ت اومد هوراااااااا
ا/ت : جرات حقیقت بازی کنیم ؟
دخترا : آرههه
*ویو سانزو اینا *
ران : عجب.......ا/ت رئیس گنگ بونتن عجب
ریندو : عجب....عجب
سانزو : زهر مار عجب درد عجب کوفت عجب چیه همش عجب عجب میکنید
ریندو : هیچی ولش
ران :راستی به نظرتون داداشش خبر داره که ا/ت تو گنگ بونتنه؟
ریندو : فکر نکنم
سانزو : راستی داداشش کیه ؟
ران و ریندو: هانما
سانزو : چییییی.........عجب
ران و ریندو: نمیدونستی
سانزو : هنوز اون همه وارد بحث نشدیم با ا/ت فقط درحد یه شب پر عبادت 📿📿📿📿📿
ران : چیییی شب پر عبادت
سانزو : آره دیگه
ذهن ران : بیبی گرل رویا هام توسط یه فلامینگو صورتی دزدیده شد و دیگه کار از کار گذشت مگه اینکه سانزو رو بکشم فکر خوبیه
سانزو : راستی ا/ت کجاست
ریندو :نمیدونم
سانزو : ران..............ران................ران................راااااااان
*ران پرید رو سانزو گلوی سانزو رو گرفت که خوش کنه *
ران : میکشمت عوضی
سانزو : چه مرگته
ران : زنم رو دزدیدی
سانزو : زن منه
ریندو : دعوا دعوا دعوا
ران : من اول دوسش داشتم
سانزو : فعلا که من دوسش دارم
ریندو : خب از ا/ت بپرسید کدومتون رو بیشتر دوست داره
سانزو و ران : راست میگه
_____________________________________________
ببخشید اگه بد شد برای پارت بعد
لایک = ۵۰
کامنت =۵۸
از گشادی دست کشیدم
__________________________________________
مایکی: خب حالا قضیه سانزو چیه ؟
ا/ت : آها چیزه ......اون.... دوست دختر سانزو شدم
مایکی : آها که اینطور......عه....خب چیزه میگم حالا دوسش داری
ا/ت : خب آره یعنی به نظر پسر خوبیه خب من دوسش دارم
*مایکی ا/ت رو بغل کرد*
مایکی :خوشبخت بشید
ا/ت : مرسی
*پرش زمانی به موقعی که دخترا اومدن*
اما: وای خیلی خوب شد کارت کوکو رو برداشتیم
یوزوها: آره والا عالی شد
سنجو : آره مخصوصا هودی هایی که خریدیم عالی بود
*اما ا/ت رو دید *
اما : دخترا این کیه......وایستید تو......ا/ت
ا/ت : امااااااااااا
*ا/ت و اما همو بغل کردن *
اما: دخترا این ا/ت بهترین دوستم تو بچگی هام ا/ت این سنجو و این یوزوها
سنجو و یوزوها: خوشبختیم
ا/ت : همچنین *از اینجا به بعد رو آروم گفت* یه جلسه ی گنگ هست بعدش پارتی بگیریم ؟
اما سنجو یوزوها : آرهههههههههه
مایکی از اونور داد زد : ا/تتتتتتتتتتتت همه جمع شدن بیا جلسه رو شروع کنیم
ا/ت : باشههههه دخترا مایکی بهم گفت اتاقم پیش اتاق اما هست ولی نمیدونم کجاست خب شما برید اتاق تا بیام
دخترا : باشه
*تو جلسه چیز خاصی نشد فقط همه از اینکه یه دختر تو گنگشون رئیس دومه دهنشون باز موند و در مورد اینکه تو گنگ همگی باهم زندگی کنن..........همه بجز سانزو راضی بودن اهم جلسه تموم شد و ا/ت رفت پیش دخترا *
اما :ا/ت اومد هوراااااااا
ا/ت : جرات حقیقت بازی کنیم ؟
دخترا : آرههه
*ویو سانزو اینا *
ران : عجب.......ا/ت رئیس گنگ بونتن عجب
ریندو : عجب....عجب
سانزو : زهر مار عجب درد عجب کوفت عجب چیه همش عجب عجب میکنید
ریندو : هیچی ولش
ران :راستی به نظرتون داداشش خبر داره که ا/ت تو گنگ بونتنه؟
ریندو : فکر نکنم
سانزو : راستی داداشش کیه ؟
ران و ریندو: هانما
سانزو : چییییی.........عجب
ران و ریندو: نمیدونستی
سانزو : هنوز اون همه وارد بحث نشدیم با ا/ت فقط درحد یه شب پر عبادت 📿📿📿📿📿
ران : چیییی شب پر عبادت
سانزو : آره دیگه
ذهن ران : بیبی گرل رویا هام توسط یه فلامینگو صورتی دزدیده شد و دیگه کار از کار گذشت مگه اینکه سانزو رو بکشم فکر خوبیه
سانزو : راستی ا/ت کجاست
ریندو :نمیدونم
سانزو : ران..............ران................ران................راااااااان
*ران پرید رو سانزو گلوی سانزو رو گرفت که خوش کنه *
ران : میکشمت عوضی
سانزو : چه مرگته
ران : زنم رو دزدیدی
سانزو : زن منه
ریندو : دعوا دعوا دعوا
ران : من اول دوسش داشتم
سانزو : فعلا که من دوسش دارم
ریندو : خب از ا/ت بپرسید کدومتون رو بیشتر دوست داره
سانزو و ران : راست میگه
_____________________________________________
ببخشید اگه بد شد برای پارت بعد
لایک = ۵۰
کامنت =۵۸
۲۱.۷k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.