سناریو

سناریو
#سناریو
وقتی یه امتحان سخت داری و اون دلش توجه میخواد

"نامجون"
داری توی خونه راه میری و درس میخونی که اون دستشو روی شقیقه ش گذاشته و داره نگاهت میکنه...

نامجون : میشه دودقیقه اون کتاب کوفیتیو بزاری کنار؟
چشماتو ریز میکنی و لب میزنی

ا/ت : این تو نبودی که میگفتی باید درس بخونی و نمره 20 بگیری؟؟؟

نامجون : میدونم اما.... الان پشیمونم!


"جین"
سرش رو کج میکنه و با حالت مظلومی نگات میکنه...

جین : میدونی چیههه امروز میخواستم برات کیک توت فرنگی درست کنم ولی از اونجایی که توجهی بهم نداری منصرف شدم.

ا/ت : ....

جین : اممم ا/تتت میشنوی دیگه؟؟؟

ا/ت : ....

جین : جان من اون کتابو بزار کنار پد*صگگگ


"یونگی"
داری از رو جزوه چند تا از نکات مهم درس رو میخونی که یونگی یهو جزوه رو از دستت میکشه و به گوشه ای پرت میکنه...

ا/ت : هی یونگی بچه بازی درنیار...
امتحان فردام واقعا مهمه!!!

یونگی : از صبحه داری درس میخونی، علاوه بر اینکه به من توجهی نمیکنی داری خودتم اذیت میکنی.. درس همه چیز نیست اینو بفهم!!!

"جیهوپ"
جیهوپ : ا/ت میای یه سر بریم بیرون؟؟

ا/ت : خیلی دلم میخواد ولی...امتحان دارم...

جیهوپ : بیخیال ا/ت زندگی دوروزه، واقعا از نظرت خوشگذرونی ارزشش از درس کمتره؟؟؟

"جیمین"
داری سوالای تستی میزنی و برای امتحانا آماده میشی که جیمین همراه با صلیب تو دستش چند کیلومتر ازت فاصله داره...

ا/ت : آممم جیمین میشه بهم بگی الان داری چیکار میکنی؟؟

جیمین : زنمو بهم پس بده اجنه کثیف!!!
از کِی ا/ت انقدر درس خون شده؟؟؟
اون همیشه کاراشو میندازه دقیقه نود
دور شوووو

ا/ت : 😐


"تهیونگ"
تهیونگ : یکم زیادی به خودت سخت نمیگیری؟؟
ا/ت : حقیقتا سرم یکم درد میکنه ولی مجبورم بخونم

اخمی میکنه و کتاب رو از دستت میگیره و بالا میگیره که دستت بهش نرسه...

ا/ت :هی چیکار میکنی؟؟

تهیونگ : ا/ت اشکالی نداره که گاهی اوقات امتحانت رو خراب کنی و به خودت آسون بگیری قرار نیست که همیشه معدل بالایی بگیری...
گاهی اوقات شکست یا مرتکب اشتباه شدن آدمو قویتر میکنه!!!

"جونگ کوک"
همونطور که به کاناپه تکیه دادی نگاهت به کوک میخوره که با حالت معترضانه ای اونطرف ایستاده و دست به کمر بهت زل زده...

جونگ کوک : به جای تو من سرم گیج رفت انقدر داری درس میخونی

ا/ت : انتظار نداری که شب امتحان هیچ کاری نکنم تا بزارم موقع آزمون بهم الهام بشه که؟؟؟

جونگ کوک نیشخندی میزنه و آروم بشکنی میزنه...

جونگ کوک : معلومه که بهت الهام میشه،
پس تقلب رو برای چی ساختن؟؟؟

ا/ت : خدایا سنگ شم از دست این راحت شم