آقای رئیس

آقای رئیس
پارت چهارم

راوی :
جیون پوزخند پیروزمندانه ای از شنیدن این حرف زد و برگشت سمتشون و گفت : اگه باهم نامزدین پس چرا رئیس صداش میکنی ؟.........هوم؟
ات که از شنیدن این حرف تعجب کرد ولی خودش رو جمع کرد پاشد و گفت : چون دوست ندارم روابط عاشقانمون با کاری قاطی بشه......
ات از زدن این حرب مطمئن نبود و نمی‌دونست بعدش چجوری میخواد توی روی رئیس نگاه کنه ولی با کمی مکث ادامه داد
ات : ........ ولی اگه تو بخوای میتونم جلوی خودت ببوسمش تا بفهمی واقعا باهم نامزدیم یا نه.... هوم ؟
جیون کا میدونست اون دو باهم نامزد نیستن و مطمئن بود همو نمی بوسن سری تکون داد و گفت : خب اگه این کار رو بکنی دیگه باهات کاری ندارم و میفهمم که تو نامزد کردی ولی اگه برعکسش باشه تا قیامت هم ولت نمیکنم بیبی
نامجون دستشو رو میز زد و بلند شد و توی روش داد زد : مگه نگفتم اینجوری صداش نکن هاا
ات که از این داد ترسید و ترسید دعوا بشه آروم زمزمه کرد ن....نامجون
نامجون فهمید که ات ترسیده برای همین بغلش کرد و از دستی جوری گفت که جیون بشنوه : ببخشید بیب
ات از تو بغلش در اومد نقش بازی کرد
ات : بیا فقد کاری که گفت رو انجام بدیم تا باورش شه هوم ؟
نامجون پیش قدم شد و بوسه رو شروع کردن تا وقتی
دیدگاه ها (۵)

آقای رئیس پارت پنجم تا وقتی که جیون کفری شد و در رو محکم رو ...

😍😍

آقای رئیس پارت سوم من : ت.....تو ؟: اه عشقم پس راست بود که د...

من اومدممم خب دوستان میدونم فیک رو کم گذاشتم اما میخوام دو س...

p⁴+ چی بگم.. *از شدت بغض صداش میلرزه*🐨 میخوای گریه کنی؟ + ن....

دوست پسر دمدمی مزاج

وقتی قراره باهم همکاری کنین و اون دوست داره

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط