در غروب چندمین سال طلوع دردها /
در غروب چندمین سال طلوع دردها /
می رسی از راه فانوس دل شبگردها _
بی حضور آبی ات ای تکسوار سبز پوش /
کوفه کوفه بی وفایی دیدم از نامردها _
با توام موعود چشمان غزل بارانیم /
پاک کن از وسعت آیینه هامان گردها _
مثل یک خورشید پاییزی پر از بغض غروب /
نور می پاشی سر دلمرده ها، دلسردها _
تا طلوع روشنای چشمهای ابری أت /
چشم بر هم می گذارم بر عبور دردها
#عباسعلی_بخشی
#انتظارفرج
می رسی از راه فانوس دل شبگردها _
بی حضور آبی ات ای تکسوار سبز پوش /
کوفه کوفه بی وفایی دیدم از نامردها _
با توام موعود چشمان غزل بارانیم /
پاک کن از وسعت آیینه هامان گردها _
مثل یک خورشید پاییزی پر از بغض غروب /
نور می پاشی سر دلمرده ها، دلسردها _
تا طلوع روشنای چشمهای ابری أت /
چشم بر هم می گذارم بر عبور دردها
#عباسعلی_بخشی
#انتظارفرج
۷۵۲
۰۳ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.