قفل سکوت می زنم

قفل سـکــــــوت می زنم 

بر حرف هایی که گفتنشان چون مذابی داغ ...

با باران اشک هم سرد نخواهد شد 

بعضی داغ ها را نباید گریست ، نباید گفت ، نباید خواند ...
دیدگاه ها (۳)

در مـی زنم...آغـوشت را بُگشـای!بـی هیچ سُوالی بعد از دیدن چش...

اینجاته دنیای بدون تو بودن است!!همانجایی که شاید فکرش را هم ...

مرد بغض نمیکند ...مرد گریه نمیکند ...مرد نمی شِکند ......فقـ...

باید فراموشت کنم ، چندیست تمرین می کنممن می توانم می شود ، آ...

...آذرماه، چه زود آمدیی؟ با آن نفس‌های سردبا خودت خاطره‌ها ر...

این روزها چقدر دلم برای صدای باران و باریدن برف تنگ شده.خیلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط