تو را نمیدانم اما من دوستتدارم

تو را نمی‌دانم امّا من دوستت‌دارم!
حضورت را ندارم امّا
به رسم عاشقی برایت شعر می‌خوانم ...
دلم پیش توست و خودم با هزاران فرسنگ فاصله
جنون را تحمل می‌کنم.
ظرافتِ انگشتانم بهانهٔ دستان تو را می‌گیرند و تارهای گیسوانم همچون قاصدکِ خسته در باد
به دنبال تو می‌گردند.
هر دو عاشق شدیم .. امّا من بهای سنگین‌تری برای اعترافش پرداخته‌ام!

#زینب_قشقایی
دیدگاه ها (۸)

از عشق زیباتربودن کنار کسی است که تو را نقطه به نقطه بلد است...

همه می‌گویند سال نومن می‌گویم سال از نوچون قرار استاز نو دوس...

وقتی که حرف تو میشودتمام منطق ها بهم میریزدمثلا نمیدانم چگون...

جان دلمغرور مردانه و این حرفهابماند پشت در خانهبماند برای غر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط