این ماجرای امروز منو درباره انتخابات دانش اموزی بخونین و بخندین

😂 😂 😂
این ماجرای امروز منو درباره انتخابات دانش اموزی بخونین و بخندین
هیچی اقا ما رفتیم کاندید شدیم بعد گفتن بیاین سر صف درباره خودتون صحبت کنین. اقا یه عالم ادم اومدن گفتن من رای بیارم میبرمتون اردو مسابقات ورزشی و علمی برگذار میکنم و از این حرفا( اره جون عمتون) بعد اسم منو گفتن که برم صحبت کنم منم گفتم:
به نام او که همه چیز از انش است. خب با سلام و درود از این حرفا من ژینا...(فامیلیم) هستم کلاس 9 یک که البته فکر کنم بشناسینم. هیچی والا من اصن هدفی برای عضو شدنم ندارم دیدم همه عضو شدم منم عضو شم تازه خیلی فاز میده یه مشت ادم بیان برات رای بدن. بعدشم من اصلا هدفی ندارم و از اردو و این چرت و پرتا خبری نیس. خودتونم خوب میدونین که حتی اگه گلومونم پاره کنیم و مرگ موشم بخوریم اردو بی اردو. خب من دیگه حرف نمیزنم چون خانم توکلی داره یه جور عجیبی به من میکنه و حتما داره منو تو سرش قیمه قیمه میکنه و میگه چه دختر حرافیه داره صف رو طولش میده تا من دیرتر سر کلاسش برم برای اینکارش 0.5 نمره ازش کم میکنم.
و با این جمله من بود که مدرسه پوکید😂 و البته یه پس گردنی ارومم نسارم شد. حالا اینا رو ول کن من که مطمئنم دریغ از 1 رای. انتخابات چهارشنبس ببینیم چی میشه!