هر دفعه که من سراغت اومدم
.
.
هر دفعه که من سراغت اومدم
چشماتو بستی به سرعت رو من
انگاری معطل نه شنیدنم
انگاری طاقت نداری دیدنم
هر دفعه حرفی بهت گفتم من
کاری کردی که من از تو بگذرم
بد و خوب قصه تو فهمیدم
گل نبودی که تو خار و چیدم
قصه مون بلد نبود عاشقیو
همه چی به دست هم نابودی
ساعت زندگیمون عوض نشد
تا از اون وقتی که با من بودی
مثل مردابی که بی جریانه
حس ما به هم همین الانه
دردی که درون درد میمونه
چه جوری طبابت و درمانه...؟!!!!!
.
.
ترانه از
محمد اکبرجانی
.
🎀🎀🎀
.
هر دفعه که من سراغت اومدم
چشماتو بستی به سرعت رو من
انگاری معطل نه شنیدنم
انگاری طاقت نداری دیدنم
هر دفعه حرفی بهت گفتم من
کاری کردی که من از تو بگذرم
بد و خوب قصه تو فهمیدم
گل نبودی که تو خار و چیدم
قصه مون بلد نبود عاشقیو
همه چی به دست هم نابودی
ساعت زندگیمون عوض نشد
تا از اون وقتی که با من بودی
مثل مردابی که بی جریانه
حس ما به هم همین الانه
دردی که درون درد میمونه
چه جوری طبابت و درمانه...؟!!!!!
.
.
ترانه از
محمد اکبرجانی
.
🎀🎀🎀
- ۹۳
- ۱۲ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط