بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین قرار و صبر برفتهست زین دل مسکین ز روی زرد و دل درد و سوز سینه مپرس که آن به شرح نگنجد بیا به چشم ببین
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.