"مادرم" به من نگفت دوستم دارد وقت نداشتدستش همیشه بند بود.... من اما "دوست داشتنش" را زنگ های تفریح ؛در سیب قرمزی که ته کیفم گذاشته بودگاز میزدم.... 🍃🍎🍃