کاظمبهمنی

#کاظم_بهمنی
🌾 مپرس از تو چرا دل بریدم از اول
به دست های تو کم بود امیدم از اول

تو تاب گریه نداری؛ زمین نمی خوردم
به این نتیجه اگر می رسیدم از اول

دهان به خواهش بیهوده وا نمی کردم
اگر جواب تو را می شنیدم از اول

اگر از آخر قصه کسی خبر می داد
بخاطر تو عقب می کشیدم از اول

به چیدن پر و بالم چه احتیاجی بود
من از قفس به قفس می پریدم از اول

از آن دو قفل شکسته حلالیت بطلب
نمی گشود دری را کلیدم از اول

به چشم های خودت هم بگو:"فراق بخیر"
اگر چه خیری از آنها ندیدم از اول...
#سروده_های_عاشقانه
🎧 @RomanticPoem
🍂
🍁 🍂
دیدگاه ها (۱)

#ندا 🌾 شب‌می‌شودچشم‌من‌هنوزبیدار است بی قصه‌های بلند شب ...

#ندا 🌾 قسم به‌شور نگاه و به چشم سیاهت به جوهر ریخته بر د...

#من اسمِ تمام بی قراری هایم را عشق گذاشتم...و تو تمام بی تفا...

#عطرتو و آن‌لطافت گسسته درشیرازه مویت، هیچ‌کجا نیستجادوی لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط