مادر لباس کودکانش را با گیره به بند کشید تا باد آنها را

مادر لباس کودکانش را با گیره به بند کشید، تا باد آنها را نبرد.
زمان گذشت؛
کودکان، لباسها، گیره‌ها و بندها ماندند؛
باد مادر را با خودش برد
قدر پدر ‌و مادرا رو بدونیم! خیلی زود دیر میشه
دیدگاه ها (۱۳)

‌از این خیابان‌هاآهسته‌تر رد شویا مال من باش وُیا با همه بد ...

‌‌میخوام انقدر خوشبخت بشیم که تو هفتاد سالگی...تو رویِ تختِ ...

مادربزرگم هشتاد و خرده ای سال عمر کرد!این آخریا هر موقع میدی...

شتاب مکن. که ابر بر خانه ات ببارد و عشقدر تکه ای نان گم شو...

* ‏واسه قدر دونستن از پدر و مادرخیلی زود دیر میشه‏اینو یادتو...

پدرم ، تنها کسی بود که باعث میشد بدون شک بفهمم فرشته ها هم م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط