بهارِ بی پایان....نه از زمانه ملولم،نه از جهان سیرمولی اگر تو بگویی بمیر،می میرمچنان به عالمِ دیوانگی گذارم پایکه بازوانِ تو آخر کشد به زنجیرمبه جست وجوی بهارم،بهارِ بی پایانسراغِ گمشده ام را من از تو می گیرم....عمران صلاحی*