هوالباقی

هوالباقی
و اما بعد...
عرضم به حضوری مُنَورِدون ،عکسی فوق متعلق به کبوتری نگون بختی میباشد که اینجانب میخواسم واسه مسابقه عکاسی ازش عکس بیگیرم عا تو مسابقه آب شرکت کونم، البته خودش دَنداش میخریدااا میخواسم از آب خوردنش عکس بیگیرم که کم کم محو دوربینم شد عا غافلی از دنیا!!
نگو یه گربه زشت و سیاه کمین کرده بود عا منم غافلی از اون!!
با هشداری خواهرم دیدمشاا اما فک نیمیکردم گربه بی چشم و رو جرات منو بکونه و نزدیک سوجه!! بشِد
منو کفتر خانوم مشغول عکاسی بودیم که یهوکی گربه بدذات نامردی نکرد عا پرید جلو...منم خواسم یه خودی نشون بدم، یه قدم ورداشتم سمت گربه اما اون اصی ملاحظه منا نکرد عا پرید بالای سکو! منم خب ترسیدم و فقط جیغ زدم اما گربه بی حیا جست و طعمه را بربود!!!
خواهرم دوید دنبالش که بگیردِش ولی دیگه کار از کار گذشته بود :(
حالم خیلی بد شد، احساسی قاتل بودن بهم دست داد مخصوصا که خواهرمم دعوام کرد و گفت با اون مسابقدون!!!

حالا یه سوال دارم :
مقصر کیست؟
من؟
کفتر خودشیفته؟!!!
گربه بی حیا؟!!
یا مسئولین برگزاری مسابقه عکاسی!! با اون سوجه هاشون!!!؟؟ ^_^
دیدگاه ها (۴۲)

نامردا از حساب منم کم کردند :/ ...

#تاج نامرئی چند روز پیش یکی از دوستام بیمار شد و شرایط بدی د...

آدم از برج میلاد بیفته له شه!با کاردک نتونن جمش کنن!ولی از چ...

ﺷﯿﻮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﺳﺎﻝ 1310ﭘﺪﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط