وقتی باد پردههای اتاق

وقتی‌ باد پرده‌های‌ اتاق‌ُ
جان‌ِ مَرا به‌ بازی‌ می‌گیرد،
خاطرات‌ِ عشق‌ِ زمستانی‌مان‌ را به‌ خاطر می‌آورم‌
دست‌ به‌ دامن‌ِ باران‌ می‌شوم‌،
تا بر دیاری‌ دیگر ببارد
وَ برف‌
که‌ بر شهری‌ دور...
آرزو می‌کنم‌ خُدا
زمستان‌ را از تقویم‌ِ خود پاک‌ کند !
نمی‌دانم‌ چگونه‌،
این‌ فصل‌ها را بی‌تو تاب‌ بی‌آورم‌ !

#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۱)

شاید دلگیر شومقهر کنماماعاشقت می‌مانم ...مگر می‌شود آدمی از ...

هر کسی زیبایی منحصر بفرد دارد. هر کسی رویاهایی دارد که دیگرا...

💕 تولد انسان روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن!!بنگر در ...

خوب خوب میخوام ببرمتون به قدیم ندیما!یادتونه چقدر از این شیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط