عشق ،
عشق ،
منتظر هیچ بهانه ای نمی ماند،
روز و ماه و سال نمی شناسد،
منتظر نمی ماند که باران بزند ، غنچه ای باز شود، عطری بپیچد،
و تو حال به حالی ات را گردن زمین و زمان بیاندازی...
عشق ، به دنبال ،بهار و پائیز نمی گردد،
صبر نمی کند، سال عوض شود، روز شب شود، تاریخ رند شود تا سر و کله اش پیدا شود...
عشق در همین اتفاقات کوچک زندگی جلوه می کند
همین رویداد های سطحی که به پر و پای ما می پیچند و بدون آنکه مهم باشند زندگی را روی روال نگاه میدارند...
عزیز من
عشق دستی است که دکمه اول پیراهنت را می بندد، نگاهی است که در صورتت می پیچد و لبخندت را در می آورد ، شانه ای است که اشکت را بند می آورد...
و کلامی است که می گوید ، هنوز دوستت دارم....
#بهزاد_رضائی
منتظر هیچ بهانه ای نمی ماند،
روز و ماه و سال نمی شناسد،
منتظر نمی ماند که باران بزند ، غنچه ای باز شود، عطری بپیچد،
و تو حال به حالی ات را گردن زمین و زمان بیاندازی...
عشق ، به دنبال ،بهار و پائیز نمی گردد،
صبر نمی کند، سال عوض شود، روز شب شود، تاریخ رند شود تا سر و کله اش پیدا شود...
عشق در همین اتفاقات کوچک زندگی جلوه می کند
همین رویداد های سطحی که به پر و پای ما می پیچند و بدون آنکه مهم باشند زندگی را روی روال نگاه میدارند...
عزیز من
عشق دستی است که دکمه اول پیراهنت را می بندد، نگاهی است که در صورتت می پیچد و لبخندت را در می آورد ، شانه ای است که اشکت را بند می آورد...
و کلامی است که می گوید ، هنوز دوستت دارم....
#بهزاد_رضائی
۱۸۷
۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.