امروز خودم را به پارک خلوتی بردم.

و وقتی حواسش نبود، رهایش کردم.
چیزی که تو رهایش کنی، رها کردنی ست.


👤#مصطفی_موسوی
#دلنوشته

▪︎ - ²¹ مرداد ماهِ ¹⁴⁰¹ - ▪︎
²².⁵⁰
دیدگاه ها (۱۱)

ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻦ ﻓﺎﻧﻮﺱ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ. ﮔﺎهی ﭼﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﺍﻳﺴﺖ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍشتنماﻥ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ،

«چیزی در زندگی‌ام کم است ‏امید شاید..

بعد از من باز مرا تجربه خواهی کرد در لباس دیگری

تا مدت‌ها اشتباه تو این بود که اغلب به آنچه بین ما ناگفته مانده بود اشاره می‌کردی. آنچه کم بود حرف نبود، " باور " بود.

وقتی بهش گفتم دلم لرزیده و تو خنده‌های یه نفر خودم رو گم کرد...

من وقتی فهمیدم با کشتن فاکسی دردسر بیشتری برا خودم تو سیستم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط