الهی چون آتش فراق داشتی با آتش دوزخ چه کار داشتی الهی رو

الهی چون آتش فراق داشتی با آتش دوزخ چه کار داشتی .الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم .اکنون خود را می جویم ترا یافتم
الهی بر عجز و بیچارگی خود گواهم و از لطف و عنایت تو آگاهم ! خواست خواست تو است من چه خواهم ؟ ( من چه دانم ؟)
خواجه عبداللّه انصاری
دیدگاه ها (۱)

اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد ح...

اربعین_حسینی دلی در ماتمت بی تاب دارمپس از تو نه غذا نه خ...

آرزوست........

زینب جان! شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما "بی حسین" شدن تو ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط