عشق ناگهانی
عشق ناگهانی
پارت ۶
ته: نمیای برسونمت؟
ت.ا: بچه خر میکنی؟
ته: خب منم میخوام توی اون خونه بمونم(ت.ا وایساد)
ته: چی شد؟
ت.ا: اگر قول بدی توی این یک ماه خونه رو تمیز کنی میزارم بیا خونه راستی غذا رو یادت نره
ته: چی؟ ت.ا: پیچ پیچی
ته: باشه بابا کیلید رو میدی؟(مظلوم)
ت.ا: منم خر، بنظرت نمیفهمم تو میخوای منو راه ندی؟(ذهن ته: ای تو روحت)
ته: کی میدی؟
ت.ا: بعد مدرسه بیا دنبالم بهت کیلید رو میدم (سوار شد)
ته: پرو
ت.ا: از کیلید خبری نیس(میخواست درو باز کنه که ته بازوش رو گرفت) ته: نه نرو
ت.ا: دستمو ول کن
ته: خیلی وحشی هستی
ت.ا: راه بیوفت دیر شد
ته: چشم خانوم
ویو ته وقتی بازوش رو گرفتم یه حس خوشحالی و هیجان بهم منطقل شد اون.... یه جورایی خیلی، خوشگل و کیوته فکر کنم بتونیم به عنوان خواهرم دوستش داشته باشم ولی به عنوان خواهر تهیونگ اکی؟ من از اون دختره متنفرم فقط به عنوان خواهر عوففف رسیدیم
ته: بای
ت.ا: بای بعد مدرسه.....
نویسنده
https://wisgoon.com/elaine_y
پارت ۶
ته: نمیای برسونمت؟
ت.ا: بچه خر میکنی؟
ته: خب منم میخوام توی اون خونه بمونم(ت.ا وایساد)
ته: چی شد؟
ت.ا: اگر قول بدی توی این یک ماه خونه رو تمیز کنی میزارم بیا خونه راستی غذا رو یادت نره
ته: چی؟ ت.ا: پیچ پیچی
ته: باشه بابا کیلید رو میدی؟(مظلوم)
ت.ا: منم خر، بنظرت نمیفهمم تو میخوای منو راه ندی؟(ذهن ته: ای تو روحت)
ته: کی میدی؟
ت.ا: بعد مدرسه بیا دنبالم بهت کیلید رو میدم (سوار شد)
ته: پرو
ت.ا: از کیلید خبری نیس(میخواست درو باز کنه که ته بازوش رو گرفت) ته: نه نرو
ت.ا: دستمو ول کن
ته: خیلی وحشی هستی
ت.ا: راه بیوفت دیر شد
ته: چشم خانوم
ویو ته وقتی بازوش رو گرفتم یه حس خوشحالی و هیجان بهم منطقل شد اون.... یه جورایی خیلی، خوشگل و کیوته فکر کنم بتونیم به عنوان خواهرم دوستش داشته باشم ولی به عنوان خواهر تهیونگ اکی؟ من از اون دختره متنفرم فقط به عنوان خواهر عوففف رسیدیم
ته: بای
ت.ا: بای بعد مدرسه.....
نویسنده
https://wisgoon.com/elaine_y
۵.۳k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.