عطر تو که میگیرد هوای سرم را
عطرِ تو که میگیرد هوایِ سَرَم را ،
تَبِ داغِ شانه هایَت ،
که حس میکُند پیراهَنَم را ،
طبعِ شعرَم را تازه میکُند خیسِ زَبانَت
که تراوُش میشود از طَعمِ لبانت ،
وَ شُره میکُند بَر قوسِ اندامَم را ،
وَ میچِکانَد نقشی از تو وَ
می آویزَدَت در من را !
وَ
میپیچد و می آمیزد ،
با لذت و هَوَس و شَهوَت
نفس نفس بوسه بوسه تا عُمقِ
وجودمان را گُلی میکارَد ،
زندگی وار
به نامِ عشق را ،
تَبِ داغِ شانه هایَت ،
که حس میکُند پیراهَنَم را ،
طبعِ شعرَم را تازه میکُند خیسِ زَبانَت
که تراوُش میشود از طَعمِ لبانت ،
وَ شُره میکُند بَر قوسِ اندامَم را ،
وَ میچِکانَد نقشی از تو وَ
می آویزَدَت در من را !
وَ
میپیچد و می آمیزد ،
با لذت و هَوَس و شَهوَت
نفس نفس بوسه بوسه تا عُمقِ
وجودمان را گُلی میکارَد ،
زندگی وار
به نامِ عشق را ،
- ۲.۹k
- ۰۶ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط