عطر تو که میگیرد هوای سرم را

عطرِ تو که میگیرد هوایِ سَرَم را ،
تَبِ داغِ شانه هایَت ،
که حس میکُند پیراهَنَم را ،
طبعِ شعرَم را تازه میکُند خیسِ زَبانَت
که تراوُش میشود از طَعمِ لبانت ،
وَ شُره میکُند بَر قوسِ اندامَم را ،
وَ میچِکانَد نقشی از تو وَ
می آویزَدَت در من را !
وَ
میپیچد و می آمیزد ،
با لذت و هَوَس و شَهوَت
نفس نفس بوسه بوسه تا عُمقِ
وجودمان را گُلی میکارَد ،
زندگی وار
به نامِ عشق را ،
دیدگاه ها (۱)

عقیق چشمانت را به من ببخش وبا تماشای نگاهم مستم کنبیاچادر بز...

عشق همين جاست ،نزديكتر از نفس هاى تو ...عشق همان لبخندهاى #...

به خدا...دوست داشتنِ تو ...دست من نیست...خُب خودت بگرد ببین ...

زیاد هم نه...فقط آنقدر باش که هروقت دلم خواست نام کوچکت را ص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط