I'M bad boy
I'M bad boy
پارت8
زنگ درو زدیم که خانم پارک باز کرد پشت سرشم جیمین بود خدایا این بشر چرا همیشه جذابه
رفتیم تو نشستیم و کلی هم ازمون پذیرایی کردن
م. ج: جیمین ا. ت و ببر تو اتاقت تا ما بت پروندمون برسیم
جیمین: باشه، ذ. ت دنبالم بیا
ا. ت: رفتیم تو اتاق اتاق قشنگی داشت با تم طلایی و مشکی(عکس اتاق جیمین اسلاید دو)
اتاق قشنگی داری
جیمین: ممنون، خب چیکار کنیم.... گیم بزنیم؟
ا. ت: اوکیه فقط اگه باختی ناراحت نشی
جیمین: انقدر از خودت مطمئنی
ا. ت: آره
جیمین: خب فوتبال چطوره
ا. ت: خوبه
جیمین: اوکی
از زبان راوی
هردو مشغول بازی میشن که ا. ت 8.5به جیمین میبره
جیمین: باورم نمیشه
ا. ت:(خنده) آره دیگه ما اینیم
جیمین: بعدا تلافی میکنم خانم کوچولو
ا. ت: خانم کوچولو؟.. هی من کوچولو نیستم
جیمین: برا من هستی
میخواستیم بحث کنیم که خدمتکار اومد و مارو برای شام صدا کرد
بعد از شام میخواستیم بریم که خانم پارک نذاشت
م. ج: مینهو باید امشب اینجا بمونین
م. ا: نه ممنون زحمت نمیدیم تازه لباسم نیاوردیم
م. ج: چه زحمتی تازه اگه مشکل لباسه من بهتون میدم
م. ا: خیلی خوب باشه
ا. ت ویو
باورم نمیشه مامان قبول کرد خانم پارک می خواست بهم لباس بده ولی قبول نکردم چون تنم یه تیشرت راحتی بود شلوارمم که شلوار بگ بود پس نیازی نبود
م. ج: مینهو تو بیا تو اتاق من بخواب دلم واسه غیبت کردن تنگ شده(خنده)جیمین ا.ت
شما هم پیش هم بخوابید(چشمک به مینهو)
پارت8
زنگ درو زدیم که خانم پارک باز کرد پشت سرشم جیمین بود خدایا این بشر چرا همیشه جذابه
رفتیم تو نشستیم و کلی هم ازمون پذیرایی کردن
م. ج: جیمین ا. ت و ببر تو اتاقت تا ما بت پروندمون برسیم
جیمین: باشه، ذ. ت دنبالم بیا
ا. ت: رفتیم تو اتاق اتاق قشنگی داشت با تم طلایی و مشکی(عکس اتاق جیمین اسلاید دو)
اتاق قشنگی داری
جیمین: ممنون، خب چیکار کنیم.... گیم بزنیم؟
ا. ت: اوکیه فقط اگه باختی ناراحت نشی
جیمین: انقدر از خودت مطمئنی
ا. ت: آره
جیمین: خب فوتبال چطوره
ا. ت: خوبه
جیمین: اوکی
از زبان راوی
هردو مشغول بازی میشن که ا. ت 8.5به جیمین میبره
جیمین: باورم نمیشه
ا. ت:(خنده) آره دیگه ما اینیم
جیمین: بعدا تلافی میکنم خانم کوچولو
ا. ت: خانم کوچولو؟.. هی من کوچولو نیستم
جیمین: برا من هستی
میخواستیم بحث کنیم که خدمتکار اومد و مارو برای شام صدا کرد
بعد از شام میخواستیم بریم که خانم پارک نذاشت
م. ج: مینهو باید امشب اینجا بمونین
م. ا: نه ممنون زحمت نمیدیم تازه لباسم نیاوردیم
م. ج: چه زحمتی تازه اگه مشکل لباسه من بهتون میدم
م. ا: خیلی خوب باشه
ا. ت ویو
باورم نمیشه مامان قبول کرد خانم پارک می خواست بهم لباس بده ولی قبول نکردم چون تنم یه تیشرت راحتی بود شلوارمم که شلوار بگ بود پس نیازی نبود
م. ج: مینهو تو بیا تو اتاق من بخواب دلم واسه غیبت کردن تنگ شده(خنده)جیمین ا.ت
شما هم پیش هم بخوابید(چشمک به مینهو)
۱۳.۰k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.