بیا با هم عکس بگیریم یک عکس دونفره من به دوربین نگاه کنم

بیا با هم عکس بگیریم یک عکس دونفره من به دوربین نگاه کنم تو به من،نمی خواهم چشمانت در تاریخ ثبت شوند...!

"بین آن‌همه چیز که می‌‌شد بردارم و فرار کنم، قاب عکس را بغل گرفته بودم و پابرهنه به‌سمت کوه می‌دویدم. خانه آتش گرفته بود."


[عزیزم!....
از بی قراری و رسوایی جاماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام.
به امیدی ازین شهر به آن شهر و ازین صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می روم.
کریم....حبیب....به کرمت دل بسته ام. تو خود می دانی دوستت دارم.خوب می دانی جز تو را نمی خواهم. مرا به خودت متصل کن!]
#وصیت_نامه #شهید_سلیمانی_عزیز
#یارب
دیدگاه ها (۴)

امشب ای اهل دعا روح دعا مے آید پسر خامس اصحاب کسا می آید مؤ...

خبر آمدنش را همه جا پخش کنید...می رسد لحظه میعاڊ ݕہ امید خڊ...

بیا کلاغ می رسانمتمن به آخر قصه نزدیکـم.!"همه ایستاده بودند....

"به امر رب خود لبیک گوییم ، به همراه ملائک جمله گوییم سلام ...

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط