در یک روز بارانی راهی میکده نگار گردید
در یک روز بارانی راهی میکده نگار گردید
ساقی زیبا از کوزه عشق شراب ناب در قدح چشمان جستجوگر او ریخت
و اورا به لب چشمه دل برد و سیب سرخ زیبایی را
از درخت طراوت چید و بدست او داد
گًل غنچه شده عشق در دستان زمخت و مردانه او شکوفا گردید
و قصّه دل را به معشوق گفت
معشوق خمار کرد چشمان قشنگ را و بر آتش عشق مستی عاشق تا توانست افزود
ساقی زیبا از کوزه عشق شراب ناب در قدح چشمان جستجوگر او ریخت
و اورا به لب چشمه دل برد و سیب سرخ زیبایی را
از درخت طراوت چید و بدست او داد
گًل غنچه شده عشق در دستان زمخت و مردانه او شکوفا گردید
و قصّه دل را به معشوق گفت
معشوق خمار کرد چشمان قشنگ را و بر آتش عشق مستی عاشق تا توانست افزود
- ۲۶۳
- ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط