تصور کن که

تصور کن که
داری تو خیابون قدم میزنی
یهو یه تابلو توجهت رو جلب میکنه
روی تابلو نوشته:
” رستورانِ آرزوها ”
به طرف رستوران میری
درِ امید رو باز میکنی
وارد سالنِ خواسته ها میشی
میزِ لذت روانتخاب میکنی
گارسونِ کائنات میاد و منوی آرزوها رو در اختیارت قرار میده
سفارشاتتو میدی..
گارسونِ کائنات با سینی آرزوهات برمیگرده
بادیدن آرزوهات و برآورده شدنشون دلت میخواد فقط
لذت ببری و خدارو شکر کنی
این رستوران درافکارشماست، به هرچه فکرکنی کائنات همونو برات آماده میکنه
پس نیکوفکرکنیدوصبورباشید....
دیدگاه ها (۱)

واااااایی😍 من ضعف کردم واسه این پیشوئهخب امروز هم تولد یکی ا...

+ او هم شما را می خواست؟به اندازه یک قرن ساکت ماند...بعد گفت...

هیچ کس ...متوجه نمی‌شـود...که برخی از انسان‌ها ...چه عذابی ر...

زندگی‌بایدکرد...گاه‌بایک‌گلِ‌سرخ،گاه‌بایک‌دلِ‌تنگ...!🥀

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط