|🧡|کسایی که عشق رو تجربه کردن عجیبن. مظلوم ترینشون اونایی
|🧡|کسایی که عشق رو تجربه کردن عجیبن. مظلوم ترینشون اونایین که می خوان معشوقشون رو فراموش کنن.
یه عده برای مدتی از خونه دور میشین،
بعضیا سعی می کنن به یه آدم دیگه پناه ببرن
گفته بودم عجیب، عجیب ترینشون یه خودکار و کاغذ برمیداره،
شروع می کنه به نوشتن.
ولی هر وقت مینویسه به یاد معشوقش میوفته.
انگاری هر متن، نامه ایه که قراره نوشته بشه
ولی کسی که نامه براش نوشته شده، قرار نیست هیچ وقت اون رو بخونه. نوشتههاش خالی از اسمه،
جای اون اسمه محبوبم، عزیزم، خانومی یا... رو پر میکنه.
نمیدونه داره برای خودش یه زندان درست میکنه
با میلههای کاغذی که خودش نگهبانشه...
| سجادصابر |
یه عده برای مدتی از خونه دور میشین،
بعضیا سعی می کنن به یه آدم دیگه پناه ببرن
گفته بودم عجیب، عجیب ترینشون یه خودکار و کاغذ برمیداره،
شروع می کنه به نوشتن.
ولی هر وقت مینویسه به یاد معشوقش میوفته.
انگاری هر متن، نامه ایه که قراره نوشته بشه
ولی کسی که نامه براش نوشته شده، قرار نیست هیچ وقت اون رو بخونه. نوشتههاش خالی از اسمه،
جای اون اسمه محبوبم، عزیزم، خانومی یا... رو پر میکنه.
نمیدونه داره برای خودش یه زندان درست میکنه
با میلههای کاغذی که خودش نگهبانشه...
| سجادصابر |
۱۳۷.۱k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۰