بسم رب الشهداء...
بسم رب الشهداء...
شهید مدافع حــــــــرم حجت اصغری...
شهادت تاسوعای حسینی۹۴...
تأکید شهید به امر به معروف:::
حجت جوان آرام، با ادب و بسیار خوبی بود و همه اهالی از او راضی هستند. به امر به معروف تأکید داشت و اگر ما اشتباهی داشتیم فوراً تذکر میداد. هدیهای از سوی خداوند بود که روز تاسوعای امسال در جریان دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید...
شهادت در روز تاسوعا:::
چندی پیش به او پیشنهاد کردیم که ازدواج کند، حتی گویا او کسی را هم در نظر داشت اما تصمیم گرفت که به سوریه برود زیرا عقیده داشت روا نیست ما اینجا در آرامش باشیم و مسلمانان سوریه در عذاب باشند. مادرش را راضی کرد از من هم اجازه گرفت و رفت. یک شب قبل از شهادت از حرم حضرت زینب(س) با منزل تماس گرفته بود و فردای آن روز و در روز تاسوعا به شهادت رسید...
برپایی جلسه قرآن در هیأت پیش از عزاداری:::
در ادامه برادر شهید به بیان خاطرات شهید اصغری پرداخت و گفت: من و حجت از کودکی در مسجد محل فعال بودیم و با هم به جلسه قرآن میرفتیم او همیشه یکی از ارکان فعالیتهای مذهبی مسجد بود. در محل هیأتی داشتیم که حجت یکی از مؤسسان هیأت بود. عقیده داشت ما مدام در حوزه اهل بیت(ع) فعال هستیم اما با قرآن ارتباط نداریم از این رو استادی از شهرری دعوت کرد و قبل از آغاز عزاداری جلسهای برپا میکرد و پس از جلسه قرآن عزاداری آغاز میشد...
شهادت بی قرار های جامونده صلوات...
شهید مدافع حــــــــرم حجت اصغری...
شهادت تاسوعای حسینی۹۴...
تأکید شهید به امر به معروف:::
حجت جوان آرام، با ادب و بسیار خوبی بود و همه اهالی از او راضی هستند. به امر به معروف تأکید داشت و اگر ما اشتباهی داشتیم فوراً تذکر میداد. هدیهای از سوی خداوند بود که روز تاسوعای امسال در جریان دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید...
شهادت در روز تاسوعا:::
چندی پیش به او پیشنهاد کردیم که ازدواج کند، حتی گویا او کسی را هم در نظر داشت اما تصمیم گرفت که به سوریه برود زیرا عقیده داشت روا نیست ما اینجا در آرامش باشیم و مسلمانان سوریه در عذاب باشند. مادرش را راضی کرد از من هم اجازه گرفت و رفت. یک شب قبل از شهادت از حرم حضرت زینب(س) با منزل تماس گرفته بود و فردای آن روز و در روز تاسوعا به شهادت رسید...
برپایی جلسه قرآن در هیأت پیش از عزاداری:::
در ادامه برادر شهید به بیان خاطرات شهید اصغری پرداخت و گفت: من و حجت از کودکی در مسجد محل فعال بودیم و با هم به جلسه قرآن میرفتیم او همیشه یکی از ارکان فعالیتهای مذهبی مسجد بود. در محل هیأتی داشتیم که حجت یکی از مؤسسان هیأت بود. عقیده داشت ما مدام در حوزه اهل بیت(ع) فعال هستیم اما با قرآن ارتباط نداریم از این رو استادی از شهرری دعوت کرد و قبل از آغاز عزاداری جلسهای برپا میکرد و پس از جلسه قرآن عزاداری آغاز میشد...
شهادت بی قرار های جامونده صلوات...
۸۰۹
۲۵ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.