چاهارشنبه سوری با توکیو ریونجرز part 2 *اخر
هاکای: تاکاچان اینجا گنگ نمیخاد تا دلت بخاد یاغی اینجا ریخته..
میتسویا: من برگانم ریخته...
ریندو: هانما
هانما: هان؟
ریندو: اینجا چرا هر کی جلف بازی در میاره مدل موهاش شبیهه توعه؟
ران:🤣
ا/ت: *درحال پاره شدن* انقد اذیتش نکنید🤣🤣
ریندو: تو که خودتم داری پاره میشی آبجیه گلممم🤣🤣
سانزو: اوععع آبجی؟ ینی به چشم خاهری میبینیتیش؟ پس یکی از کارت هام رف پایین و اینکه اگه ا/ت آبجیه تو عه ینی آبجیه ران هم هس ینی یه تیر با دو نشون...
ریندو: ببینم چه گوعی داری برایه خودت میخوری ها؟
سانزو:ساکتتت آجیت کنارت وایساده نباید اینطوری نا امیدش کنییی🥹
ران: د خفه شو ببینممممم
مایکی: همتون خفه شید ا/ت بیا این موزتورا رو جمعش کن ...
ا/ت: خو چشه مگه؟
کازوتورا: هیچی مرگ داره تو خیلی توجه نکن
ناهویا: میشه ازتون بخامم بریم زودتر کپمونو بزاریم؟
5ساعت بعد..
ا/ت: بچه ها من میخام برم بیرون..شما هم دارید میآید.. دارم هشدار میدم خب؟ ممکنه بترسید خب..اتفاق خاصی نیوفتاده باشع ..میریم با احتیاط بیرون...
مایکی: د ا/ت مگه ما بچه ایم؟ ما فقط ....اهههههههههه این نارنجکهههههههه
ا/ت: چیزی نیس بابا فقطباید جا خالی بدید
دراکن:*با صدایه وحشت زده: اگه ندیم چی میشه...
ا/ت: هیچی ...نهایتن به فاک میرید
ران: میدونی من دارع کم کم از اینجا خوشم میاد..
ا/ت:ران اون لاستیکو بپا..
ران: کودوم لاستیک؟
ریندو ران میکشه اونور..: اونی که روش گازوئیل ریختن و آتیش زدنش..
هاکای: ا/ت اینجا جنگه؟
اینوپی:نه من فک میکنم اینجا سنت آب و اجدادیشون ینی غار نشینی زو دارن به جا میارنننن اینا چرا لباس ندارنننننن
ا/ت: معلومه دیگه...لباسشون کثیف نشه آخه اینجا دودیه..
سانزو: میخای توام لباستو در بیاری..؟
مایکی یکی میخابونه تو دهنه سانزو سنجو یه لگد به سانزو میزنه
سنجو/مایکی: اوروسه
سانزو: باشع بابا
ا/ت: خودت چرا در نمیاری؟
سانزو: تو دوست داری در بیارم؟
هانما: اینجا اخه؟ الان که وقته دستشویی نیس...
سانزو: *تیک عصبی..
سویا زیره ژاکته ریندو مراقب موهاشه یه وقت نسوزه...
ران هم هودیشو در اورده داده به ناهویا نه اینکه اصلن همو دوس نداشته باشناااااا ا/ت بهونشو جور ککرده اینا هم قبول کردن..
ایزانا: وایییییییییی خداااا کی اینجا علف آتیش میزنه؟ تویلس مگهههههههه
ا/ت: ای بابا اگه علفو آتیش نزنن چیو آتیش بزنن؟
باجی: لباساشونو
کازوتورا: مایکی رو
میتسویا: نه چرا لباسا؟
مایکی: کازوتورا تا به موزه سوخاری تبدیلت نکردم خفه شو
ایزانا: کاکوچو توحق اینو داری گوه بخوری
کاکوچو: توعم حق اینو داری که خفه شی
ا/ت: ای بابا بچه ها تین کولی بازیا چیه ...یکی اون رام ریندو رو جمع کنه دارن یه کامیون آتیش میزنن سانزو بره دنبالشون؟
اونی که اون بالا دارع انقلاب میکنه سانزو نیس؟
میتسویا: من برگانم ریخته...
ریندو: هانما
هانما: هان؟
ریندو: اینجا چرا هر کی جلف بازی در میاره مدل موهاش شبیهه توعه؟
ران:🤣
ا/ت: *درحال پاره شدن* انقد اذیتش نکنید🤣🤣
ریندو: تو که خودتم داری پاره میشی آبجیه گلممم🤣🤣
سانزو: اوععع آبجی؟ ینی به چشم خاهری میبینیتیش؟ پس یکی از کارت هام رف پایین و اینکه اگه ا/ت آبجیه تو عه ینی آبجیه ران هم هس ینی یه تیر با دو نشون...
ریندو: ببینم چه گوعی داری برایه خودت میخوری ها؟
سانزو:ساکتتت آجیت کنارت وایساده نباید اینطوری نا امیدش کنییی🥹
ران: د خفه شو ببینممممم
مایکی: همتون خفه شید ا/ت بیا این موزتورا رو جمعش کن ...
ا/ت: خو چشه مگه؟
کازوتورا: هیچی مرگ داره تو خیلی توجه نکن
ناهویا: میشه ازتون بخامم بریم زودتر کپمونو بزاریم؟
5ساعت بعد..
ا/ت: بچه ها من میخام برم بیرون..شما هم دارید میآید.. دارم هشدار میدم خب؟ ممکنه بترسید خب..اتفاق خاصی نیوفتاده باشع ..میریم با احتیاط بیرون...
مایکی: د ا/ت مگه ما بچه ایم؟ ما فقط ....اهههههههههه این نارنجکهههههههه
ا/ت: چیزی نیس بابا فقطباید جا خالی بدید
دراکن:*با صدایه وحشت زده: اگه ندیم چی میشه...
ا/ت: هیچی ...نهایتن به فاک میرید
ران: میدونی من دارع کم کم از اینجا خوشم میاد..
ا/ت:ران اون لاستیکو بپا..
ران: کودوم لاستیک؟
ریندو ران میکشه اونور..: اونی که روش گازوئیل ریختن و آتیش زدنش..
هاکای: ا/ت اینجا جنگه؟
اینوپی:نه من فک میکنم اینجا سنت آب و اجدادیشون ینی غار نشینی زو دارن به جا میارنننن اینا چرا لباس ندارنننننن
ا/ت: معلومه دیگه...لباسشون کثیف نشه آخه اینجا دودیه..
سانزو: میخای توام لباستو در بیاری..؟
مایکی یکی میخابونه تو دهنه سانزو سنجو یه لگد به سانزو میزنه
سنجو/مایکی: اوروسه
سانزو: باشع بابا
ا/ت: خودت چرا در نمیاری؟
سانزو: تو دوست داری در بیارم؟
هانما: اینجا اخه؟ الان که وقته دستشویی نیس...
سانزو: *تیک عصبی..
سویا زیره ژاکته ریندو مراقب موهاشه یه وقت نسوزه...
ران هم هودیشو در اورده داده به ناهویا نه اینکه اصلن همو دوس نداشته باشناااااا ا/ت بهونشو جور ککرده اینا هم قبول کردن..
ایزانا: وایییییییییی خداااا کی اینجا علف آتیش میزنه؟ تویلس مگهههههههه
ا/ت: ای بابا اگه علفو آتیش نزنن چیو آتیش بزنن؟
باجی: لباساشونو
کازوتورا: مایکی رو
میتسویا: نه چرا لباسا؟
مایکی: کازوتورا تا به موزه سوخاری تبدیلت نکردم خفه شو
ایزانا: کاکوچو توحق اینو داری گوه بخوری
کاکوچو: توعم حق اینو داری که خفه شی
ا/ت: ای بابا بچه ها تین کولی بازیا چیه ...یکی اون رام ریندو رو جمع کنه دارن یه کامیون آتیش میزنن سانزو بره دنبالشون؟
اونی که اون بالا دارع انقلاب میکنه سانزو نیس؟
۳۴.۸k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.