شکلات تلخ

☆شکلات تلخ☆

پارت: 1

امروز بهترین روز زندگیم بود چون قرار بود برای تولد ا.ت ببرمش رستوران و همه ی دوستامون رو دعوت کردم

رفتم بیرون همه ی جشن رو تدارک دیدم و بعد به ا.ت زنگ زدم که تا الان با دوست دختر های جین و نامجون و یونگی رفته بودن بیرون

و بقیه هم اومدن کمک من و همه چی رو درست کردیم وقتی به ا.ت زنگ زدم بعد چند تا بوق جواب داد

_ا.ت هستم بفرمایید
☆سلام زیبای خفته
_سلام تهیونگی تویی خوبی؟
☆اوهوم با دوستات خوش میگذره؟
_اره خیلی خوبه جات خالی ولی داریم بر میگردیم
☆اوه خوبه میگم میشه یه سر بیای به این لوکیشنی که بهت میدم؟
_اره چرا که نه عشقم
☆مرسی پس بیا به_____(لوکشین رو داد)
_اوکیه خب کاری نداری؟
☆نه قلبم بای
_میبینمت بای

بعد از قطع کردن گوشی رفتم سمت نامجون

ادامه دارد.....
دیدگاه ها (۰)

خب من یونام اینجا چند پارتی و تک پارتی میزارماین پیجم مسدود ...

اگه درخواستی دارین زیر این پست بگینمننظرتونم🖤🤍

پارت ۷۵ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

چند پارتی نامجوندرخواستیگفتم وسط فیک قلب یخی یک چند پارتی با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط