غم تنهايي
غم تنهايي
در سرم آه به جز عشق تو رويايي نيست
بي تو امروز گذشت از من و فردايي نيست
آسمان باش ، به آغوش تو پر خواهم زد
از زميني كه در آن جز غم تنهايي نيست
آخ بايد به جهنم ببرند آدم را
از بهشتي كه در آن بوسه ی حوايي نيست!
عاقبت با غزلي از تَهِ دل خواهم گفت
دوستت دارم و اين مايه ي رسوايي نيست
دل به درياي تو خواهم زد و جان خواهم داد
گرچه در عمق دلِ سنگ تو دريايي نيست
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
در سرم آه به جز عشق تو رويايي نيست
بي تو امروز گذشت از من و فردايي نيست
آسمان باش ، به آغوش تو پر خواهم زد
از زميني كه در آن جز غم تنهايي نيست
آخ بايد به جهنم ببرند آدم را
از بهشتي كه در آن بوسه ی حوايي نيست!
عاقبت با غزلي از تَهِ دل خواهم گفت
دوستت دارم و اين مايه ي رسوايي نيست
دل به درياي تو خواهم زد و جان خواهم داد
گرچه در عمق دلِ سنگ تو دريايي نيست
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
۶۵۷
۰۵ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.