دفتر شعرم را که میگشایم

دفتـر شعرم را که میگشایم
مُشتی از #تـو
بیرون میریزد...
هوا به تو آغشته میشود!
و میترسم که نکند
یک شهـر عاشقت بشود...
آهای..
دردانـه ی برگ برگِ نوشته ها
از تـو گفتن
چه عالـمی دارد ...
دیدگاه ها (۱)

مثلِ مَتروکه‌ تَرین حالتِ یک شَهر شُدمکه در آن هَست صِدائی‌ ...

من سال‌هاست بعدِ #تو مُردم ولی هنوزعطرت که می‌وزد کفنم تیر م...

[ ز هَرچه غیرِ یار ...                     استَغفُرلله ... ]...

نه دسترسی به یار دارمنه طاقت انتظار دارم....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط