منجی در سایر ادیانقسمت نهم
منجی در سایر ادیان-قسمت نهم
آیا در ادیان دیگر نیز به منجی آخرالزمان اشاره شده است؟
(بسم الله الرحمن الرحیم)
آیا در ادیان دیگر نیز به منجی آخرالزمان اشاره شده است؟
امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با وجود آدمی سروکار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است؛ زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد.

ازاینرو، همه افراد طبق فطرت خود مایلند روزی فرارسد که جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکتبار موجود نجات یابند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانهای نایل آیند؛ به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهای ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده است و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان نویدهایی دادهاند.
یکی از نویسندگان در این زمینه، مینویسد:
«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیت خاصی است. صرفنظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل میدهد، هر فرد علاقهمند به سرنوشت بشریت و طالب تکامل معنوی، وقتی که از همه ناامید میشود و میبیند که با وجود این همه ترقیات فکری و علمی شگفتانگیز، باز متأسفانه، بشریت غافل و بیخبر، روزبهروز خود را به سوی فساد و تباهی میکشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دوری میجوید و از اوامر او بیشتر سرپیچی میکند؛ بنابه فطرت خود متوجه درگاه خداوند بزرگ میشود و از او برای رفع ظلم و فساد یاری میجوید».
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خداپرستان وجود داشته است و این آرزو نهتنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی و یهودی و مسیحی و مسلمانان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتابهای قدیم چینیان و در عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم و بومیان مکزیک و نظایر آنها نیز میتوان یافت.[۱]
ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار با هم اختلافنظر دارند، مسلمانان او را «مهدی موعود منتظر علیهالسلام» و پیروان سایر ادیان و مکتبها و ملتها و تودههای محروم وی را «مصلح جهانی یا مصلح غیبی یا رهاننده بزرگ یا نجاتبخش آسمانی و یا منجی اعظم» مینامند؛ ولی درباره اوصاف کلّی، برنامههای اصلاحی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی، و ظهور او در آخرالزمان اتفاق نظر دارند.[۲]
اینک به بررسی مسأله مهدویت از دیدگاه ادیان مختلف و مهم جهان میپردازیم.
الف. منجی آخرالزمان در مسیحیت
اندیشه بازگشت عیسی مسیح علیهالسلام یکی از مهمترین باورهای جامعه مسیحیت را تشکیل میدهد. از دیدگاه آنان مسیح به صلیب کشیده شده و به شهادت رسیده است، سپس به آسمانها رفته و در آخرالزمان برمیگردد و جهان را درخشان میسازد و آخرین نجاتدهنده است؛ چنان که در انجیل آمده است:
«خدای پدران ما آن عیسایی را که شما به صلیب کشیده و کشتید برمیخیزاند. او را خدا بر دست راست خود بالا برده سَرور و نجاتدهنده ساخت، تا اسرائیل را توبه و آمرزش گناهان بدهد».[۳]
«ولیکن شنیده و دانستهایم که این مرد (موعود) به راستی مسیح است و خلاصهکننده عالم».[۴]
درباره اندیشه مهدویت، در انجیل موجود، قطعههایی وجود دارد که چراغ انتظار را در میان مسیحیان روشن میدارد؛ به عنوان نمونه به چند مورد اشاره میکنیم.
انجیل لوقا
«کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته بدارید، باید مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بیدرنگ در را برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامانی که آقای ایشان چون آید آنها را بیدار یابد، پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که شما گمان نمیبرید، پسر انسان میآید».[۵]
در جای دیگر از انجیل لوقا به علائم ظهور اشاره شده است؛ «و چون اخبار جنگها و فسادها را بشنوید، مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع این امور ضروری است، لیکن انتها، در ساعت نیست. پس به ایشان گفت قومی به قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و زلزلههای عظیم در جایها و قحطیها و وباها پدید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد. و قبل از این همه بر شما دستاندازی خواهند کرد و جفا نموده شما را به کنایس و زندانها خواهد سپرد و در حضور سلاطین و حکام به جهت نام من خواهند برد».[۶]
انجیل مت
آیا در ادیان دیگر نیز به منجی آخرالزمان اشاره شده است؟
(بسم الله الرحمن الرحیم)
آیا در ادیان دیگر نیز به منجی آخرالزمان اشاره شده است؟
امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با وجود آدمی سروکار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است؛ زمان و مکان نمیشناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد.

ازاینرو، همه افراد طبق فطرت خود مایلند روزی فرارسد که جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکتبار موجود نجات یابند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانهای نایل آیند؛ به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهای ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده است و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان نویدهایی دادهاند.
یکی از نویسندگان در این زمینه، مینویسد:
«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیت خاصی است. صرفنظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل میدهد، هر فرد علاقهمند به سرنوشت بشریت و طالب تکامل معنوی، وقتی که از همه ناامید میشود و میبیند که با وجود این همه ترقیات فکری و علمی شگفتانگیز، باز متأسفانه، بشریت غافل و بیخبر، روزبهروز خود را به سوی فساد و تباهی میکشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دوری میجوید و از اوامر او بیشتر سرپیچی میکند؛ بنابه فطرت خود متوجه درگاه خداوند بزرگ میشود و از او برای رفع ظلم و فساد یاری میجوید».
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خداپرستان وجود داشته است و این آرزو نهتنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی و یهودی و مسیحی و مسلمانان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتابهای قدیم چینیان و در عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم و بومیان مکزیک و نظایر آنها نیز میتوان یافت.[۱]
ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار با هم اختلافنظر دارند، مسلمانان او را «مهدی موعود منتظر علیهالسلام» و پیروان سایر ادیان و مکتبها و ملتها و تودههای محروم وی را «مصلح جهانی یا مصلح غیبی یا رهاننده بزرگ یا نجاتبخش آسمانی و یا منجی اعظم» مینامند؛ ولی درباره اوصاف کلّی، برنامههای اصلاحی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی، و ظهور او در آخرالزمان اتفاق نظر دارند.[۲]
اینک به بررسی مسأله مهدویت از دیدگاه ادیان مختلف و مهم جهان میپردازیم.
الف. منجی آخرالزمان در مسیحیت
اندیشه بازگشت عیسی مسیح علیهالسلام یکی از مهمترین باورهای جامعه مسیحیت را تشکیل میدهد. از دیدگاه آنان مسیح به صلیب کشیده شده و به شهادت رسیده است، سپس به آسمانها رفته و در آخرالزمان برمیگردد و جهان را درخشان میسازد و آخرین نجاتدهنده است؛ چنان که در انجیل آمده است:
«خدای پدران ما آن عیسایی را که شما به صلیب کشیده و کشتید برمیخیزاند. او را خدا بر دست راست خود بالا برده سَرور و نجاتدهنده ساخت، تا اسرائیل را توبه و آمرزش گناهان بدهد».[۳]
«ولیکن شنیده و دانستهایم که این مرد (موعود) به راستی مسیح است و خلاصهکننده عالم».[۴]
درباره اندیشه مهدویت، در انجیل موجود، قطعههایی وجود دارد که چراغ انتظار را در میان مسیحیان روشن میدارد؛ به عنوان نمونه به چند مورد اشاره میکنیم.
انجیل لوقا
«کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته بدارید، باید مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بیدرنگ در را برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامانی که آقای ایشان چون آید آنها را بیدار یابد، پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که شما گمان نمیبرید، پسر انسان میآید».[۵]
در جای دیگر از انجیل لوقا به علائم ظهور اشاره شده است؛ «و چون اخبار جنگها و فسادها را بشنوید، مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع این امور ضروری است، لیکن انتها، در ساعت نیست. پس به ایشان گفت قومی به قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و زلزلههای عظیم در جایها و قحطیها و وباها پدید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد. و قبل از این همه بر شما دستاندازی خواهند کرد و جفا نموده شما را به کنایس و زندانها خواهد سپرد و در حضور سلاطین و حکام به جهت نام من خواهند برد».[۶]
انجیل مت
- ۱۱.۰k
- ۲۵ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط