تفسیر سوره مائده، آیه 110
لطفا ورق بزنید
تفسیر نور
نکته ها
از اين آيه تا آخر سوره، درباره حضرت عيسى عليه السلام است.
در اين آيه، انواع لطف الهى و در آغاز همه، تأييد به روح القدس دربارهى حضرت مسيح بيان شده است.
در آغاز آيه مىفرمايد: اى عيسى! ياد كن از نعمتهايى كه به تو و به مادرت دادم، ولى
آنچه از نعمتها در آيه به چشم مىخورد همهى نعمتها مربوط به حضرت عيسى است (نه مادرش)، شايد به خاطر آن كه نعمت به فرزند در حقيقت نعمت به مادر است. شايد هم مراد آيه، نعمتهايى باشد كه در سورهى آل عمران دربارهى حضرت مريم آمده است.
شايد مراد از كتاب، كتب غير تورات و انجيل باشد و نام تورات و انجيل با آنكه آن دو نيز كتابند به خاطر اهميّت برده شده است.
از حضرت على عليه السلام پرسيدند: آن حيوانى كه بدون قرار گرفتن در رحم (يا تخم) پيدا شد چيست؟ فرمود: پرندهاى كه حضرت عيسى با دميدن در مجسمه به وجود آورد.
پیام ها
1- ياد الطاف خدا به اوليايش، مايهى دلگرمى براى رهروان حقّ است. «إِذْ»
2- زن به مقامى مىرسد كه دوش به دوش پيامبر مطرح مىشود. «عَلَيْكَ وَ عَلى والِدَتِكَ»، بلكه يك زن و فرزند پيامبرش، با هم يك آيه شمرده مىشوند. «وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً» «3»
3- حضرت عيسى، با تكلّم در گهواره، هم نبوّت خويش و هم عفت و عصمت مادرش را ثابت كرد. «تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ»
4- سخنان عيسى در گهواره نمايى از وحى بود. أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ ...
5- ارادهى الهى، نياز به تجربه، قدرت و گذشت زمان را حل مىكند و حضرت عيسى، بدون تجربه و تمرين و صرف زمان، در كودكى همان حرفهاى صحيح را مىگويد كه در پيرى مىزند، نه حرف كودكانه. «فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا»
6- پيامبران، هم بايد علم داشته باشند «الْكِتابَ»، هم بينش «الْحِكْمَةَ»، هم گفتههاى پيشينيان را بدانند «التَّوْراةَ» و هم پيام جديد داشته باشند. «الْإِنْجِيلَ»
7- تعبير آفرينش وخلق، به غير خدا هم نسبت داده مىشود. «إِذْ تَخْلُقُ»
8- اذن خداوند، مجوّز ساختن مجسّمه پرندگان بوده است. «تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي»
9- اولياى خاص خدا، ولايت تكوينى دارند. (جملات «تَخْلُقُ، فَتَنْفُخُ، تُبْرِئُ تُخْرِجُ» به حضرت عيسى خطاب شده است).
10- در اعجاز عيسى عليه السلام، هم نفس مسيحايى او و هم هنر مجسمه ساختن نقش داشته است. كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ ... فَتَنْفُخُ
11- نفس مسيحايى، جماد را پرواز داد، ولى دلهاى بنىاسرائيل را نه. «فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً»
12- آنجا كه خطر شرك زياد است، تكرار توحيد لازم است. (تكرار تَخْلُقُ ... بِإِذْنِي ... تُبْرِئُ ... بِإِذْنِي ... تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِي
13- وقتى خداوند، قدرت احياگرى و شفا دادن را به انبيا مىدهد، توسّل و استمداد مردم نيز بايد جايز باشد. تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ ... فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِي (مگر مىشود خداوند به كسى قدرت بدهد، امّا مردم را از توجّه به آن منع كند؟!)
14- زنده شدن مردگان و «رجعت»، در همين دنيا صورت گرفته است. «تُخْرِجُ الْمَوْتى»
15- سوء قصد بنىاسرائيل به حضرت عيسى عليه السلام، از سوى خدا دفع شد. «كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ»
تفسیر نور
نکته ها
از اين آيه تا آخر سوره، درباره حضرت عيسى عليه السلام است.
در اين آيه، انواع لطف الهى و در آغاز همه، تأييد به روح القدس دربارهى حضرت مسيح بيان شده است.
در آغاز آيه مىفرمايد: اى عيسى! ياد كن از نعمتهايى كه به تو و به مادرت دادم، ولى
آنچه از نعمتها در آيه به چشم مىخورد همهى نعمتها مربوط به حضرت عيسى است (نه مادرش)، شايد به خاطر آن كه نعمت به فرزند در حقيقت نعمت به مادر است. شايد هم مراد آيه، نعمتهايى باشد كه در سورهى آل عمران دربارهى حضرت مريم آمده است.
شايد مراد از كتاب، كتب غير تورات و انجيل باشد و نام تورات و انجيل با آنكه آن دو نيز كتابند به خاطر اهميّت برده شده است.
از حضرت على عليه السلام پرسيدند: آن حيوانى كه بدون قرار گرفتن در رحم (يا تخم) پيدا شد چيست؟ فرمود: پرندهاى كه حضرت عيسى با دميدن در مجسمه به وجود آورد.
پیام ها
1- ياد الطاف خدا به اوليايش، مايهى دلگرمى براى رهروان حقّ است. «إِذْ»
2- زن به مقامى مىرسد كه دوش به دوش پيامبر مطرح مىشود. «عَلَيْكَ وَ عَلى والِدَتِكَ»، بلكه يك زن و فرزند پيامبرش، با هم يك آيه شمرده مىشوند. «وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً» «3»
3- حضرت عيسى، با تكلّم در گهواره، هم نبوّت خويش و هم عفت و عصمت مادرش را ثابت كرد. «تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ»
4- سخنان عيسى در گهواره نمايى از وحى بود. أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ ...
5- ارادهى الهى، نياز به تجربه، قدرت و گذشت زمان را حل مىكند و حضرت عيسى، بدون تجربه و تمرين و صرف زمان، در كودكى همان حرفهاى صحيح را مىگويد كه در پيرى مىزند، نه حرف كودكانه. «فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا»
6- پيامبران، هم بايد علم داشته باشند «الْكِتابَ»، هم بينش «الْحِكْمَةَ»، هم گفتههاى پيشينيان را بدانند «التَّوْراةَ» و هم پيام جديد داشته باشند. «الْإِنْجِيلَ»
7- تعبير آفرينش وخلق، به غير خدا هم نسبت داده مىشود. «إِذْ تَخْلُقُ»
8- اذن خداوند، مجوّز ساختن مجسّمه پرندگان بوده است. «تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي»
9- اولياى خاص خدا، ولايت تكوينى دارند. (جملات «تَخْلُقُ، فَتَنْفُخُ، تُبْرِئُ تُخْرِجُ» به حضرت عيسى خطاب شده است).
10- در اعجاز عيسى عليه السلام، هم نفس مسيحايى او و هم هنر مجسمه ساختن نقش داشته است. كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ ... فَتَنْفُخُ
11- نفس مسيحايى، جماد را پرواز داد، ولى دلهاى بنىاسرائيل را نه. «فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً»
12- آنجا كه خطر شرك زياد است، تكرار توحيد لازم است. (تكرار تَخْلُقُ ... بِإِذْنِي ... تُبْرِئُ ... بِإِذْنِي ... تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِي
13- وقتى خداوند، قدرت احياگرى و شفا دادن را به انبيا مىدهد، توسّل و استمداد مردم نيز بايد جايز باشد. تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ ... فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِي (مگر مىشود خداوند به كسى قدرت بدهد، امّا مردم را از توجّه به آن منع كند؟!)
14- زنده شدن مردگان و «رجعت»، در همين دنيا صورت گرفته است. «تُخْرِجُ الْمَوْتى»
15- سوء قصد بنىاسرائيل به حضرت عيسى عليه السلام، از سوى خدا دفع شد. «كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ»
۱.۳k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.