مینویسم برای دل خودم تا شاید آرام گیرد

مینویسم برای دل خودم تا شاید آرام گیرد
قسمت آخر ✨
شب عید بود تلگراممو باز کردم و پیامامو چک میکردم
ک دیدم حامد پیام داده بعد از 8 ماه ک نوشته بود (متن پیام تو عکس هست براتون گذاشتم من هنو پیامای حامد رو بعد از چند سال پاک نکردم) پیام خوندم و جواب ندادم چون دیگ اون مال من نبود
چشام اشکی شد توی دلم گفتم خودت منو با انتخاب خودت به ی دختر پولدار فروختی به یه یه داف با کلاس
من تا ابد ای کاش تو میمانم تو هرگز طعم خوشبختی و آرامش نمبینی و روزی میبینم ک زندگیت برات جهنم شده چون اشکای من تقاص دارد....
و هنوز حامد گاهی اوقات پیام میده بدون اینک از من جوابی بگیره و میخاد منو میبینه یا از شرایط زندگیش میگه ک خوشبخت نیس کنار همسرش
چوب خدا صدا ندارد...
دیدگاه ها (۳۳)

میدونم دلم یه روزی واسه این شبایی که الان فک میکنم روزمرگیه ...

سرگذشت واقعی اما متفاوت ☘ ️من آتنام 26 سالمه اصالتا قزوینی ا...

مینویسم برای دل خودم تا شاید آرام گیرد_اخرین بازدیدش مال دیر...

مینویسم برای دل خودم تا شاید آرام گیرد_سلام رویایی خوبی_سلام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط