عشق رمانتیک من
عشق رمانتیک من
❤😎پارت ۸
با صدای نسبتأ بلندی گفتم نمیرم که اومد بیاد سمتم که در رفتم و رفتم تو ماشین هانیل هم گازشو گرفت و رفتیم رسیدیم که گفتم
هینا:آخيش فکر کردم یه لحظه نمیتونم بیام از پیش اون دیوونه
که گوشیم زنگ خورد که بعد از دیدن اسمش خیالم راحت شد که کوک نیست دوست بچگیم جی بود بعداز کمی صحبت کردن و قرار گذاشتن امشب برای رفتن به بار قطع کردیم و با هانیل رفتیم آماده بشیم برای ۱ ساعت دیگه
هینا یه دوش ۲۰ مینی گرفت و آرایش غلیظ کرد و یه لباس باز پوشید
هانیل هم ی دوش ۲۵ مینی گرفت و آرایش غلیظ مثه هینا کرد و لباس باز پوشید و موهاشو حالت داد و بست.
بعد آماده شدن با هانیل رفتیم پایین (راستی بچه ها جی دوست بچگیای هینا و هانیله و پسره)
بعداز اینکه همو حسابی بغل کردیم راه افتادیم و رسیدیم بهترین باری که جی میشناخت یکم اون بار برام آشنا میزد ولی بیخیال امشب فقط خوش بگذرونیم.
خب رفتن و سفارش دادن هانیل ۵۰% و جی و هینا ۴۰% گرفتن
هانیل بعد ۲ تا ۳ تا دیگه هم خورد و حسابی مست شده بود و داشت میرقصید با هینا و جی هم داشت نگاهشون میکرد که از شانس گوه هینا
احساس کرد که یه آشنا دیدش دور و اطرافو نگاه کرد که دید جونکوک با رفیقش قسمت وی آی پی نشستند یه لحظه ترسید که ببینتش پس رو به جی و هانیل کرد گفت
هینا: بچه ها خسته شدم پاشین بریم
که هانیل گفت
هانیل: برای چی خیلی خوش میگذره که
که به هانیل ی چشمک زدم و گرفت چی میگم و..
(بقیش برای شب یادم بندازید)
💜💫
❤😎پارت ۸
با صدای نسبتأ بلندی گفتم نمیرم که اومد بیاد سمتم که در رفتم و رفتم تو ماشین هانیل هم گازشو گرفت و رفتیم رسیدیم که گفتم
هینا:آخيش فکر کردم یه لحظه نمیتونم بیام از پیش اون دیوونه
که گوشیم زنگ خورد که بعد از دیدن اسمش خیالم راحت شد که کوک نیست دوست بچگیم جی بود بعداز کمی صحبت کردن و قرار گذاشتن امشب برای رفتن به بار قطع کردیم و با هانیل رفتیم آماده بشیم برای ۱ ساعت دیگه
هینا یه دوش ۲۰ مینی گرفت و آرایش غلیظ کرد و یه لباس باز پوشید
هانیل هم ی دوش ۲۵ مینی گرفت و آرایش غلیظ مثه هینا کرد و لباس باز پوشید و موهاشو حالت داد و بست.
بعد آماده شدن با هانیل رفتیم پایین (راستی بچه ها جی دوست بچگیای هینا و هانیله و پسره)
بعداز اینکه همو حسابی بغل کردیم راه افتادیم و رسیدیم بهترین باری که جی میشناخت یکم اون بار برام آشنا میزد ولی بیخیال امشب فقط خوش بگذرونیم.
خب رفتن و سفارش دادن هانیل ۵۰% و جی و هینا ۴۰% گرفتن
هانیل بعد ۲ تا ۳ تا دیگه هم خورد و حسابی مست شده بود و داشت میرقصید با هینا و جی هم داشت نگاهشون میکرد که از شانس گوه هینا
احساس کرد که یه آشنا دیدش دور و اطرافو نگاه کرد که دید جونکوک با رفیقش قسمت وی آی پی نشستند یه لحظه ترسید که ببینتش پس رو به جی و هانیل کرد گفت
هینا: بچه ها خسته شدم پاشین بریم
که هانیل گفت
هانیل: برای چی خیلی خوش میگذره که
که به هانیل ی چشمک زدم و گرفت چی میگم و..
(بقیش برای شب یادم بندازید)
💜💫
- ۵.۵k
- ۲۲ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط