این بهار

این "بهار"
میشد دو نفره باشد!
غرورَت اگر پا درمیانی نمیکرد...
این بهار میشد؛
تکرارِ زمستان نباشد!
کمی کوتاه اگر می آمدی...
تمامِ درختان؛
تا بهارِ بعد
به یُمنِ حضورت،
شکوفه هایشان را نگه میداشتند!
شانه به شانه ام اگر می بودی...
رسمِ زمانه است شاید؛
تمامِ اتفاقاتِ خوب،
تمامِ دلنشین ها
آنجا که باید رُخ دهند،
نیست میشوند!
یا آنقدر دیر اتفاق می افتند،
که تمامِ فصل ها زمستان شده است،
یا آنقدر زود که درختان هنوز شکوفه نزده اند!
#علی_قاضی_نظام
دیدگاه ها (۲)

از او که گفت: «یار تو هستم» ولی نبوداز خود که زخم خورده ام ا...

یک روزیک جایی عاشق کسی‌ می‌‌شوی که دوستت ندارد حالا تمام دلت...

من آدم‌هایی رو دوست دارم که برای درخشیدن، دیگران رو خاموش نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط