از بس که خدا عاشق نقاشی بود

از بس که خدا عاشق نقاشی بود
هر فصل به روی بوم، یک چیز کشید
یک بار ولی گمان کنم شاعر شد...
یک گوشـه ی دنج رفت و پاییـز کشید...

#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۰)

لما طالَ شعرُكِ أرتفع النهر لِهذا كانت أمُكِ تقُص أطرافه لِم...

زندگی چون گل سرخی است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطيف...

با لبـ‌هایم نہ‌ من همیشہ‌ تو را با چشمـ‌هایم می‌بوسم آرام‌تر...

محبوب من؛اگر مى‌توانستم جاى گل،صدايت را در گلدانى مى‌كاشتم.....

از بس که خدا عاشق نقاشی بود هر فصل به روی بوم، یک چیز کشید ی...

✨🌷دوستان اوقات بکامتان،تقدیم به نگاه زیبای شما خوبان 🌱از بس ...

نشسته ام که برای دلم هوار کنمجواب کرده طبیبم، بگو چه کار کنم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط