پارت

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷

پارت : ۵

ویو ا.ت
با الارم گوشیم بیدار شدم رفتم دوش گرفتمو یه کنسرت خیلی خیلی کوچول هم برگذار کردم و لباسامو پوشیدمو رفتم پایین کفاشامو پوشیدم و بعد رفتم بیرون و مثل همیشه بورام پلاس بود دم در خونم...هعی این بچه ادم نمیشه
& : چطوری پشمک ژونم ( خنده )
+ : خوبم خر شرک
& : بیشعور من بهت میگم پشمک بعد تو بهم میگی خر ؟ واقعا که اصلا شب بخیر
+ : الان اول صبحه ( پوکر فیس )
& : حالا هرچی ایشش
رفتیم دانشگاهو وارد کلاس شدیم یه دفعه دیدم بچه ها دور یه چیز جمع شدن
رفتم جلو دیدم لانا داره روی سر یه دختری تخم مرغ میندازه عصبانی رفتم جلو و گفتم
+ : چیکار میکنی عوضی ( داد . عصبی )
* : باز تو دختره ی هر.زه گورتو گم کن
+ : موهاشو از پشت کشیدم و بعد به بورام اشاره کردم و بورام بهم یه دونه از اون تخم مرغارو داد و منم همونو شکوندم رو صورتش که داد زد
* : ددییی صورتممم
جونگکوک فقط خنثی نگاش میکرد و بعد نگاه به من کرد تو نگاش میشه گفت هم پوزخندو دیدم هم خماری
+ : خب حالا باید با این قیافه چیکار کنم ؟! اها فهمیدم ( پوزخند شیطانی )
به بورام اشاره کردم و اونم بهم پاکت شیر سر میز رو داد و منم خالیش کردم رو صورتش و بعد موهاشو ول کردم و پرتش کردم رو زمین
+ : یبار دیگه از این گوها بخوری بدتر از این سرت میارم حالاهم تا بالا نیاوردم روت بخاط قیافت ، گمشو ( سرد )
بعد خم شدمو کمک مردم اون دختره پاشه که ازم تشکر کرد و بدو بدو رفت دستشویی تا صورتشو بشوره
- : این دفعه کاریت ندارم دفعه ی دیگه دوس دخترمو اذیت کنی میدونم چیکارت کنم ( سرد )
+ : ها ؟! تو چی میگی باو ( بیخیال )
رفتم نشستم سر جام و بورامم نشست جفتمو گفت
& : پشمک گل کاشتی ( خنده )
+ : چه گلی ام کاشتم لانا تا عمر داره یادش نمیره ( پوزخند )

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۰)

استایل ا.ت برای دانشگاه پارت : ۵

خب خب خب ادمین های پیج عوض شد 🍒🐚(𝐻𝒶𝓃𝒾𝓎𝑒𝒽)___ (𝐡𝐚𝐬𝐭𝐢)🗿💸

‌ ‌ ‌ 𝗡𝗼𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗶𝘀 𝗶𝗺𝗽𝗼𝗿𝘁𝗮𝗻𝘁 𝗮𝗻𝘆𝗺𝗼𝗿𝗲.! دیگِه هیچـے...

اهممممخب...تازه وارد ویسگون شدم و فیک نویسم و خب...همین ، پ...

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷پارت : ۴علامت جدید ( سوهو : ؛ ) که یه دفعه چسبیدم ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟗عشق مافیا ویو یونادستام میلرزه. با ترس همراه جونگ کوک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط