بچه که بودم فکر میکردم آدمها با چاقو و تفنگ کشته میشن

بچه که بودم فکر میکردم آدمها با چاقو و تفنگ کشته میشن
بزرگ که شدم دیدم این خاطرات هستن که آدمو میکشن.....!!!!!
دیدگاه ها (۱)

بُغض میکنم !از ترسِ روزهایےکه سهممان از همفقط یڪـــــــیادش ...

پیاده کن از دلتآدمی را که تو را در بست نمیخواهد....!!!!!

دوست داشتن ،یک نوع مریضی لاعلاج است !یک نوع تومورِ بدخیم !که...

بچه ها این منم تو فکر کنم نه ده سالگیبه خدا راست میگم قبلا ا...

من بچه بودم و از خودم گوشی نداشتم و همیشه آهنگای مامانم و گو...

رمان در میان موهای نقره ای«پارت اول»

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط