عشق و عاشقی در مدرسه🦋
عشق و عاشقی در مدرسه🦋
》* 。 • ˚ ˚ ˛ ˚ ویو راوی ˛ • 。* 。° 。* 。 • ˚《
ا. ت, هیونجین و ای. ان با ماشین های شخصی شون همزمان به مدرسه رسید و پیاده شدن
هیونجین:رسید به یه تیمارستان
ا. ت:که همه فک میکنن که اگه توش بمونیم خوش بخت میشیم
ای. ان:که بر عکس همش اتفاق میوفته و هیچ عنی نمیشیم
ا ت:دقیقا
هیونجین:هی تو ( با اشاره به ا. ت)چرا حرف منو ادامه میدی
ا. ت:دیدم اگه نگم مث فیلما نمیشه، خب تو ( با اشاره به ای. ان )تو چرا ادامه دادی
ای. ان:الان زنگ میخوره و عمرمون تموم میشه و تا 10سال دیگه باید به مامان و بابامون جواب بدیم
هر سه آنها رفتن نشست توی کلاس
بعد از گذشت 10مین استاد وارد کلاس میشه
استاد: خب بچه ها سلام ما امروز یه دانش آموزش جدید داریم. لی ا. ت. ا. ت بیا اینجا خودتو
معرفی کن.
ا. ت به سمت استاد رفت.
ا ت:من لی ا. ت هستم و باید بگم حواستون باشه
رو منم نرین وگرنه زنده نمیونین
استاد:اهم میتونی بشینی پیشه هیونجین.
، ——— ☆ • ♧ • ویو ای.ان• ♧ • ☆ ———
از اولشم معلوم بود که این دختره تازه وارده ولی کم نگم خیلی کراش.
─── ・ 。゚☆: * ویو هیونجین.* :☆゚. ───
وای این دختر لعنتی خیلی کراش خدا
هیونجین:سلام
ا. ت:........... سلام
هیونجین:از آشنایی باهات خوشبختم من هیونجینم.
ا. ت:نم همین چند دیقه پیش خودمو معرفی کردم
هیونجین:هم
استاد:خب بچه ها کتاب های ریاضی تون رو باز کنید
◦◦,°.✽✦✽.بعد از مدرسه .✽✦✽.°,◦◦
.............. . .
》* 。 • ˚ ˚ ˛ ˚ ویو راوی ˛ • 。* 。° 。* 。 • ˚《
ا. ت, هیونجین و ای. ان با ماشین های شخصی شون همزمان به مدرسه رسید و پیاده شدن
هیونجین:رسید به یه تیمارستان
ا. ت:که همه فک میکنن که اگه توش بمونیم خوش بخت میشیم
ای. ان:که بر عکس همش اتفاق میوفته و هیچ عنی نمیشیم
ا ت:دقیقا
هیونجین:هی تو ( با اشاره به ا. ت)چرا حرف منو ادامه میدی
ا. ت:دیدم اگه نگم مث فیلما نمیشه، خب تو ( با اشاره به ای. ان )تو چرا ادامه دادی
ای. ان:الان زنگ میخوره و عمرمون تموم میشه و تا 10سال دیگه باید به مامان و بابامون جواب بدیم
هر سه آنها رفتن نشست توی کلاس
بعد از گذشت 10مین استاد وارد کلاس میشه
استاد: خب بچه ها سلام ما امروز یه دانش آموزش جدید داریم. لی ا. ت. ا. ت بیا اینجا خودتو
معرفی کن.
ا. ت به سمت استاد رفت.
ا ت:من لی ا. ت هستم و باید بگم حواستون باشه
رو منم نرین وگرنه زنده نمیونین
استاد:اهم میتونی بشینی پیشه هیونجین.
، ——— ☆ • ♧ • ویو ای.ان• ♧ • ☆ ———
از اولشم معلوم بود که این دختره تازه وارده ولی کم نگم خیلی کراش.
─── ・ 。゚☆: * ویو هیونجین.* :☆゚. ───
وای این دختر لعنتی خیلی کراش خدا
هیونجین:سلام
ا. ت:........... سلام
هیونجین:از آشنایی باهات خوشبختم من هیونجینم.
ا. ت:نم همین چند دیقه پیش خودمو معرفی کردم
هیونجین:هم
استاد:خب بچه ها کتاب های ریاضی تون رو باز کنید
◦◦,°.✽✦✽.بعد از مدرسه .✽✦✽.°,◦◦
.............. . .
۱۱.۵k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.