یک عرب یک چینی یک امریکایی و یک آبادانی توی کافی شاپ دا

یک عرب، یک چینی، یک امریکایی و یک آبادانی توی کافی شاپ داشتند با هم گپ می زدند که عرب گفت : من یک موقعیت بسیار عالی دارم، می خوام بانک جهانی پول رو همین روزها بخرم !
چینی در جواب گفت : من خیلی ثروتمندم و می خوام کمپانی بی او دبلیو رو بخرم !
امریکایی هم برگشت گفت : من یه شاهزاده ثروتمند هستم و میخوام شرکت گوگل و اپل رو بخرم !
سپس همگی با نگاهی طنز آمیز منتظر بودند تا آبادانی صحبت کنه

.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه اش رو با متانت خاصی به هم زد! خیلی با حوصله قاشق کوچک رو روی میز گذاشت، کمی قهوه نوشید، یک نگاهی به بقیه انداخت و با آرامی گفت:
نه،نمیفروشم….!!!😂
#حکایت_طنز
دیدگاه ها (۲)

💖چـه شب زيبـایـی 💞خـواهد بـود💖وقتی بـرای دوستان 💞و عـزیـزانم...

#صبح_بخیر🌹✨- امروزبراتون‌اینگونه‌آرزومیکنم :🌺ان‌شاءالله‌خداد...

چن دقیقه بیشتر طول نمیکشه👇🏼👇🏼👇🏼. 📚داستان کوتاهداستانی ز...

#یک_دقیقه_مطالعه "قرآن کتابیست که با نام خدا آغاز می شود و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط