همراه آقا میرفتیم درس

همراه آقا می‌رفتیم درس.
چشمم افتاد به نعلین‌شان. قسمتی از کفه‌اش جدا شده بود.
می‌دانستم خودشان وقت نمی‌کنند. اهل زحمت‌دادن به دیگران هم نبودند؛ حتی به من که سال‌ها در کنارشان بودم.
بعد از درس، به آقا گفتم: "کف نعلینتون جدا شده، اگه اجازه بدید، بدم درستش کنن."

آقا سرش را به‌طرف من چرخاند. با لبخند گفت: "خودم را هم بلدی درست کنی؟"
همیشه وقتی شوخی می‌کردند، می‌خندیدم. این‌بار هم مثل همیشه؛ ولی یک‌دفعه دلم هُری پایین ریخت: "او با این‌همه عبادت و بندگی، هنوز هم به‌فکر درست‌کردن خودش است، اما من..."

📚در خانه اگر کس است، ص١۶
sapp.ir/Bisimchimedia
دیدگاه ها (۶)

نماهنگ سیاسی زیبای فتنه شاید

🌸امام مهدى عليه السلام🍃لِيَعمَل كُلُّ امْرِءٍ علَى ما يُقَرّ...

دختر خانمای گلآقا پسرای بزرگواروقتی برای هم لطیفه و طنز تعری...

‏روزی یکبار دیدن این عکس برای موتورسوارها واجبه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط