این دنیا ارزش ایستادن ندارد
باید بلند شویم و بایستیم، این دنیا ارزش متوقف شدن و غصه خوردن ندارد.
باید حالمان را خوب کنیم، نفسی عمیق بکشیم، سرمان را بالا بگیریم و دوباره برای هدفها و مقصدهامان بجنگیم.
زندگی دریاست و ما میان پیچ و تاب آن شناوریم و ناگزیریم که تحت هر شرایط، دست و پایی بزنیم و امیدوار باشیم، وگرنه غرق میشویم!
ما ناگزیریم هربار ساحلی پیدا کنیم و با اشتیاق، به سمت آن، خیز برداریم و قبل از به زیر آب رفتنش، به سمت ساحل بلندتری شناکنیم. رسالت ما دست و پا زدنهاست، رسالت ما پشت سر گذاشتن موجها و نهنگها و کم نیاوردنهاست.
ما ناگزیریم خوب باشیم چرا که حتی چند ثانیه جا زدن و دست و پا نزدن، غرقمان میکند.
ما همه، گم شدگانی شناور در دریای روزگاریم، دریایی که "دریای مُرده" نیست و آرام یا طوفانیاش فرقی نمیکند، غفلت کنی، غرق میشوی!
ما محکومیم به امیدواری، به کم نیاوردن، به دست و پازدنهای قاعدهمند و ادامه دادن... باید اندوهمان را به نسیمهای شبانه بسپاریم و دوباره بلند شویم،
باید به ساحلهای گاه گاه و به آفتاب، زل بزنیم و امیدوار باشیم،
باید حالمان را خوب کنیم و پناه ببریم به امید و به احتمالات خوب...
از کجا معلوم؟!
شاید اینبار ساحلی پیدا کردیم که بهقدر کافی بلند بود و تمام اقیانوسهای جهان هم یارای به زیر کشیدنش را نداشتند... .ن؛ پناه میبریم از ساحلی به ساحلی بلندتر... پناه میبریم از اتفاقی به اتفاقی خوبتر، پناه میبریم
باید حالمان را خوب کنیم، نفسی عمیق بکشیم، سرمان را بالا بگیریم و دوباره برای هدفها و مقصدهامان بجنگیم.
زندگی دریاست و ما میان پیچ و تاب آن شناوریم و ناگزیریم که تحت هر شرایط، دست و پایی بزنیم و امیدوار باشیم، وگرنه غرق میشویم!
ما ناگزیریم هربار ساحلی پیدا کنیم و با اشتیاق، به سمت آن، خیز برداریم و قبل از به زیر آب رفتنش، به سمت ساحل بلندتری شناکنیم. رسالت ما دست و پا زدنهاست، رسالت ما پشت سر گذاشتن موجها و نهنگها و کم نیاوردنهاست.
ما ناگزیریم خوب باشیم چرا که حتی چند ثانیه جا زدن و دست و پا نزدن، غرقمان میکند.
ما همه، گم شدگانی شناور در دریای روزگاریم، دریایی که "دریای مُرده" نیست و آرام یا طوفانیاش فرقی نمیکند، غفلت کنی، غرق میشوی!
ما محکومیم به امیدواری، به کم نیاوردن، به دست و پازدنهای قاعدهمند و ادامه دادن... باید اندوهمان را به نسیمهای شبانه بسپاریم و دوباره بلند شویم،
باید به ساحلهای گاه گاه و به آفتاب، زل بزنیم و امیدوار باشیم،
باید حالمان را خوب کنیم و پناه ببریم به امید و به احتمالات خوب...
از کجا معلوم؟!
شاید اینبار ساحلی پیدا کردیم که بهقدر کافی بلند بود و تمام اقیانوسهای جهان هم یارای به زیر کشیدنش را نداشتند... .ن؛ پناه میبریم از ساحلی به ساحلی بلندتر... پناه میبریم از اتفاقی به اتفاقی خوبتر، پناه میبریم
۳.۵k
۲۶ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.