فیک ته پارت ۳
فیک ته پارت ۳
ا.ت .چی من زن تو نمیشم .
ته . چرا عشقم
ا.ت من نمیخواهم باتو باشم و از تصمیم پشیمونم
ته .عاجوشی نمیتونی دهنتو ببندی
عاجوشی . خب من فکر کردم همه چیز رو میدون
ته . خفهشو
ا.ت خواست بره بیرون که ته نزاشت
ته . خوب برای من دلیل بیار که چرا من رو ول میکنی
ا.ت خبراستش من..من. من میترسم که تو رو از دست بدم
ته . هیچ وقت تو من رو از دست نمیدی مگه بهت قول ندادم که ولت نمیکنم
تو همون لحظه ا.ت یک دفع نفس تنگی گرفت (آخه ا.ت مشکل تنفسی داره )
ویو ته
دیدم ا.ت داره سرفه میکنه و کبود شده
ته .عاجوشی اسپری تنفس رو بیار
عاجوشی . باشه
پرش زمانی
ا.ت اومد بهوش .
بچه ها .حالت خوبه ا.ت
ا.ت اره آره خوبم
ته . قرص هات رو میخوری عشقم
ا.ت نه دیگه نمیخورم
ته . من میرم قرص بخرم و بیام
دوباره پرس زمان 😂🤣ولی به شب موقع خواب
عاجوشی رفت تو اتاق مهمان و
تهیونگ . ا.ت بیا تو اتاق من بخواب
ا.ت نه ممنون من رو کاناپه راحتم
تهیونگ دست ا.ت رو گرفت و کشید و رفتن تو اتاق ا.ت خواست فرار کنه که ته یونگ در رو قفل کرد
بانگ بانگ فکر میکردی میخواد چی بشه 😑😑
و کلید رو از پنجره بیرون انداخت
ا.ت ته چیکار میکنی باشه من اینجا می مونم ولی بگو ببینم تو کلید یدکی داری
ته . تو درباره ی من چی فکر کردی معلومه که دارم
ولی نمیدم ا.ت کل اتاق رو دنبالش دوید
که یک دفعه
اینجا من وارد عمل میشم من به مریضی دارم که وسط جا های باحال قطع میکنم
م
خب خب شرایط ۴تا لایک و ۴تا هم کامنت فالو هم دوست داشتی بکن
ا.ت .چی من زن تو نمیشم .
ته . چرا عشقم
ا.ت من نمیخواهم باتو باشم و از تصمیم پشیمونم
ته .عاجوشی نمیتونی دهنتو ببندی
عاجوشی . خب من فکر کردم همه چیز رو میدون
ته . خفهشو
ا.ت خواست بره بیرون که ته نزاشت
ته . خوب برای من دلیل بیار که چرا من رو ول میکنی
ا.ت خبراستش من..من. من میترسم که تو رو از دست بدم
ته . هیچ وقت تو من رو از دست نمیدی مگه بهت قول ندادم که ولت نمیکنم
تو همون لحظه ا.ت یک دفع نفس تنگی گرفت (آخه ا.ت مشکل تنفسی داره )
ویو ته
دیدم ا.ت داره سرفه میکنه و کبود شده
ته .عاجوشی اسپری تنفس رو بیار
عاجوشی . باشه
پرش زمانی
ا.ت اومد بهوش .
بچه ها .حالت خوبه ا.ت
ا.ت اره آره خوبم
ته . قرص هات رو میخوری عشقم
ا.ت نه دیگه نمیخورم
ته . من میرم قرص بخرم و بیام
دوباره پرس زمان 😂🤣ولی به شب موقع خواب
عاجوشی رفت تو اتاق مهمان و
تهیونگ . ا.ت بیا تو اتاق من بخواب
ا.ت نه ممنون من رو کاناپه راحتم
تهیونگ دست ا.ت رو گرفت و کشید و رفتن تو اتاق ا.ت خواست فرار کنه که ته یونگ در رو قفل کرد
بانگ بانگ فکر میکردی میخواد چی بشه 😑😑
و کلید رو از پنجره بیرون انداخت
ا.ت ته چیکار میکنی باشه من اینجا می مونم ولی بگو ببینم تو کلید یدکی داری
ته . تو درباره ی من چی فکر کردی معلومه که دارم
ولی نمیدم ا.ت کل اتاق رو دنبالش دوید
که یک دفعه
اینجا من وارد عمل میشم من به مریضی دارم که وسط جا های باحال قطع میکنم
م
خب خب شرایط ۴تا لایک و ۴تا هم کامنت فالو هم دوست داشتی بکن
۲.۳k
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.