باز کن خرمن گیسوی و کنارم بنشین

باز کن خرمن گیسوی و کنارم بنشین
تا بگویم غم تنهایی و دلتنگی را

خیره شو در نگهم ، لب به لبانم بسپار
ترسم این بغض کشد این بدن سنگی را

سرمه بر چشم سیه، ناز بر آن افزون کن
به نگاهم بنشان این هنر جنگی را

گونه را سرخ نما با گل آلاله و رژ !
به تمسخر ببر آن یاسمن رنگی را

کوک کن نغمه ی جادویی آوایت را
بشکن ساز و نی و نای همه چنگی را

خنده کن ،بغض من یکباره فراموش شود
هدیه کن بر سخنم ریتم و هماهنگی را
دیدگاه ها (۰)

#تلنگرانههمه ی مان اولین بار با دست زدن به قابلمه ی روی آتش ...

💙بسم الله الرحمن الرحیم💙هر که روزش با سلامی برحسین(ع) آغاز ش...

بهترین شغلی که این روزها هم فروش خوبی داره و هم سودش عالیه.....

🔸ادبیات مجتبی واحدی بازجوی عزت الله سحابی، سردبیر سابق آفتاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط